سهم هر ایرانی از کیک اقتصاد کشور

سهم هر ایرانی از کیک اقتصاد کشور

چهارشنبه, اوت 23, 2017 - 08:51 لینک کوتاه اشتراک گذاری با تلگرام پرینت

یک اقتصاددان معتقد است میانگین رشد اقتصادی حدود ۲.۳ درصد ۴ دهه اخیر کشور نمی‌تواند منجر به تامین نیازهای جامعه و بهبود معیشت مردم شود.

به گزارش دیوان اقتصاد به نقل از ایبِنا، فرخ قبادی؛ اقتصاددان در یادداشتی پیرامون وضعیت رشد اقتصادی در ایران طی دهه های اخیر عنوان کرد: اخیرا میانگین سالانه رشد اقتصادی ایران در نزدیک به چهار دهه گذشته، حدود ۲.۳ درصد اعلام شد اما چنین رشدی به هیچ عنوان نمی تواند نیازهای جامعه را تامین و زمینه را برای بهبود زندگی عامه مردم فراهم کند و زمینه ساز فقر در اقتصاد ایران می شود.

اما شاخصی که تغییر در شرایط زندگی مادی شهروندان را بهتر نشان می دهد، رشد تولید ناخالص داخلی سرانه، یعنی میانگین سهم هر شهروند از کیک اقتصادی کشور است. با توجه به رشد سالانه ۲.۱ درصدی جمعیت کشور در دوره ۳۷ ساله، رشد تولید ناخالص داخلی سرانه در بازه زمانی مورد بحث به ۰.۲ درصد در سال می رسد که عملا به معنای در جا زدن سطح زندگی مادی مردم در نزدیک به چهار دهه گذشته است.

این نرخ کُند رشد تولید ناخالص داخلی سرانه، در کنار نرخ های بسیار سریع تر رشد این متغیر در بسیاری از کشورهای دیگر، موجب شده که کشورهایی نظیر کره جنوبی، ترکیه، مالزی، برزیل، چین و... که در آغاز دوره مورد بحث بسیار عقب مانده تر از کشور ما بودند، امروز شانه به شانه کشورهای پیشرفته بسایند.

آمار صندوق بین المللی پول (بر اساس محاسبات دلاری) نشان می دهد در سال ۱۹۷۷ (۱۳۵۶-۱۳۵۵) تولید ناخالص داخلی سرانه در کره جنوبی تقریبا نصف ایران بود (دقیقا ۵۳ درصد ایران).

در سال ۱۳۹۵، ‌تولید ناخالص داخلی سرانه در کره جنوبی به ۵.۶ برابر ایران رسیده است. به بیان دیگر میانگین سهم یک شهروند کره ای از کیک اقتصادی کشورش که نزدیک به ۴ دهه پیش تقریبا نصف سهم یک شهروند ایرانی بود، اکنون به بیش از ۵.۵ برابر سهم آن ایرانی رسیده است، یعنی در این دوره اقتصاد کره جنوبی عملکردی تقریبا ۱۱ برابر بهتر از اقتصاد ما داشته است.

در همین بازه زمانی و با همین شیوه محاسبه در می یابیم که عملکرد اقتصاد ترکیه ۲.۹ برابر، مالزی ۳.۸ برابر، برزیل ۲.۴ برابر و چین ۲۰ برابر بهتر از عملکرد اقتصاد ما بوده است.

البته باید توجه داشت که کشور ما در بازه زمانی مورد بحث، صرف نظر از رشد سریع جمعیت، ۸ سال جنگ تحمیلی و ویرانگر را ازسر گذرانده و تحریم های خسارت باری را تحمل کرده است. با این همه، رشد بسیار نازل میانگین تولید ناخالص داخلی سرانه در کشور ما در نزدیک به ۴۰ سال گذشته، به هیج وجه توجیه پذیر و قابل قبول نیست.

علت بدون واسطه عملکرد ضعیف اقتصاد ما در مقایسه با اغلب کشورهای دیگر، البته نرخ کُند رشد اقتصادی ما در مقایسه با دیگران بوده است. کُندی رشد اقتصادی کشور ما دلایل متعددی داشته که فرصت بحث در مورد آنها نیست؛ اما فقدان یک استراتژی مشخص برای توسعه اقتصادی و نیز کشمکش ها و منازعات درونی و خسارت بار گروه های قدرتمند حاکم، قطعا در زمره این دلایل بوده است.

اینکه سهم دولت در اقتصاد کشور چقدر باید باشد، اینکه بخش خصوصی باید تقویت شود یا محدود بماند، اینکه باید از سرمایه گذاری های مستقیم خارجی استقبال کنیم یا در مسیر آنها مانع بتراشیم و اینکه روابط ما با کشورهای دیگر مبتنی برهمکاری باشد یا مقابله و تخاصم، برخی از مسائلی هستند که در میان گروه های قدرتمند حاکمیت منشا اختلاف هستند.

قاعدتا اینگونه اختلافات می توانست با مراجعه به نظر مردم و پذیرش رای آنها و یا بحث و استدلال و چانه زنی حل و فصل شود یا به میزان قابل ملاحظه ای تخفیف باید. متاسفانه ما راه دیگری را برگزیده ایم که نه تنها به یافتن راهکارهای کارگشا منجر نمی شود، بلکه بحران های کم و بیش دایمی را به اقتصاد کشور تحمیل می کند. در حقیقت مقابله با این بحران های پایان ناپذیر به مشغله اصلی دولت های ما تبدیل شده است.




ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید.

کانال تلگرام دیوان اقتصاد صفحه اینستاگرام دیوان اقتصاد
.
.
.
.