تهدیدات پیش روی کسب‌وکار باجه‌های بانکی در مناطق محروم

تهدیدات پیش روی کسب‌وکار باجه‌های بانکی در مناطق محروم

هر آینده‌ای که برای رواج استفاده از ارزهای دیجیتال و توسعه فین‌تک‌ها تخمین بزنیم، اینطور به نظر می‌رسد که کارکرد باجه‌های بانکی سنتی در آینده برای خدمات پایه‌ای توجیه اقتصادی نخواهد داشت.

به گزارش دیوان اقتصاد،برای زیست‌پذیری باجه‌های بانکی سنتی در آینده، باید به خدمات غیرپایه‌ای و تخصصی روی آورند. یکی از اهداف عالیه‌ نظام بانکی کشور، کاهش فقر و نابرابری اقتصادی خصوصا در روستاها و مناطق کمتر توسعه‌ یافته است. از اینرو برخی بانک‌ها وظایفی با اهداف حمایتی حاکمیتی بر دوش گرفته‌اند و در روستاها و مناطق محروم باجه‌های بانکی تاسیس کرده‌اند. در این راستا تنها یکی از بانک‌های ایرانی نزدیک به ۶۰۰۰ باجه‌ فعال در روستاهای کشور دارد که درصد بالایی از این باجه‌ها در نقاط محروم قرار گرفته‌اند. این را هم باید در نظر داشت که نیل به اهداف حاکمیتی نیاز به خلق بستر پایداری برای کسب‌ و کار دارد تا بتوان بدون حمایت مستمر حاکمیتی سودآوری و تاب‌آوری مالی این باجه‌ها را تضمین کرد. اگر بخواهیم از نگاه مدیریتی به تحلیل تهدیدهای پیش‌روی کسب‌ و کار این باجه‌های روستایی نظر کنیم، می‌توان نکات ذیل را برشمرد.

اگر بانک مرکزی بستری را ایجاد کند که در آن فین‌تک‌ها آزادی عمل بیشتری داشته باشند و بتوانند در شبکه پرداخت و واریز بدون نیاز به واسطه‌هایی نظیر شاپرک وارد شوند، بسیار محتمل خواهد بود که این فین‌تک‌ها جای بانک‌های سنتی را در شبکه پرداخت و واریز را بگیرند و نقش جایگزین را برای باجه‌های روستایی با کارکرد فعلی ایفا کنند. اگر باجه‌های بانکی بخواهند صرفا به خدمات فعلی خود اکتفا نمایند و به خدمات غیرپایه‌ای مالی ورود پیدا نکنند، سناریوی نفوذ فین‌تک‌ها تهدیدی جدی برای زیست‌پذیری کسب‌ و کار و توجیه اقتصادی باجه‌های بانک‌های فعلی خواهد بود.

امروزه سخن از رواج پول‌های بدون کنترل مرکزی (همانند رمزارزها) بحث داغ تحلیل‌گران روابط مالی و بانکی است. اگر این سناریو را محتمل بدانیم که مردم کشور و در ادامه آن مناطق کمتر توسعه‌ یافته به استفاده از پول‌هایی مبادرت ورزند که توسط بانک مرکزی منتشر نشده و بانک مرکزی کنترلی هم روی آن ندارد، به‌ صورت طبیعی خدمات پایه‌ای مالی همچون افتتاح حساب، واریز و برداشت از حیض انتفاع ساقط می‌شود و سودآوری باجه‌ها را برای این خدمات به طور کل از بین می برد. به نظر می‌رسد با حرکت به سمت خدمات غیرپایه‌ای مانند اعتبارسنجی برای دریافت تسهیلات و امثال آن بتوان این تهدید را دستکم در آینده میان‌مدت پشت‌سر گذاشت، اما ابهامی که رواج پول‌های بدون کنترل مرکزی به وجود می‌آورد وسعت گسترده‌ای دارد و کسب‌وکار باجه‌های بانکی را همانند بسیاری از موسسات مالی دیگر در سؤال برای لزوم وجود محو می‌کند.

در کنار این نکته، همچنین می‌توان خاطرنشان کرد حتی اگر پول‌های با کنترل مرکزی منتها خارج از حیطه‌ی کنترلی حاکمیت ایران در روستاها رواج یابد، عملکردی مشابه با رواج پول‌های بدون کنترل مرکزی خواهد داشت. دستکم این مورد در آینده‌ کوتاه‌مدت نیز برای روستاهای مرزنشین کاملا مصداق دارد؛ با ادامه‌ نوسانات نرخ ریال به ارزهای خارجی، این امر کاملا محتمل است که روستاییان مرزنشین از اسکناس‌های کشورهای همسایه (که نوسان کمتری نسبت به ریال دارد) برای مبادلات خود استفاده کنند و نقش ریال را در چرخه‌ی مبادلات خود کمرنگ کنند. این امر منجر به کاهش تقاضا برای خدمات موسسات مالی‌ و بانک‌هایی می‌شود که صرفا خدمات ریالی ارائه می‌نمایند.

هر آینده‌ای که برای رواج استفاده از ارزهای دیجیتال، رواج pspها و توسعه فین‌تک‌ها متصور باشیم، اینطور به نظر می‌رسد که کارکرد باجه‌های بانکی سنتی در آینده برای خدمات پایه‌ای توجیه اقتصادی نخواهد داشت و برای زیست‌پذیری آن دستکم در آینده میان‌مدت باجه‌ها باید به خدمات غیرپایه‌ای و تخصصی روی آورند.

پوریا چوبچیان

منبع: ایبِنا




ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید.

کانال تلگرام دیوان اقتصاد صفحه اینستاگرام دیوان اقتصاد
.
.
.
.