سواد گردشگری

سواد گردشگری

وقتی به صحبت‌ها و عملکرد برخی از مردم و مسئولان دقت می‌کنم، متوجه می‌شوم که ناخواسته و ندانسته مسبب آسیب به آثار تاریخی و ‌فرهنگی و همچنین طبیعت شده‌اند و اگر کوچکترین آگاهی از نحوه ورود و تعامل با محیط‌های گردشگری داشتند، شاهد این حجم از تخریب و نابودی محیط زیست و آثار تاریخی نبودیم.

این معضل، ما را که دلسوز میراث طبیعی و تاریخی کشور عزیزمان هستیم بر آن می‌دارد که کاری علمی، فرهنگی و آموزشی را سرلوحه امور خود قرار دهیم و در جهت ارتقای "سواد گردشگری" در بین تمامی اقشار جامعه اهتمام بورزیم تا شاید بتوانیم از نابودی بخش بزرگی از داشته‌های باارزشمان که از گذشتگان به ارث رسیده، جلوگیری کنیم و با صحت و سلامت تقدیم آیندگان کنیم.
اینکه در دروس تحصیلی هیچ کتاب و عنوانی به علم گردشگری اختصاص نیافته و فرزندان ما دانش و تجربه‌ای در زمینه گردشگری کسب نمی‌کنند و حتی مدارس طبیعت را تعطیل می‌کنیم، سبب شده که بی‌سوادی مهلکی دامن‌گیر بخش آموزشی کشور شود.
در سایر بخش‌ها هم بی‌خبری و بی‌سوادی غوغا می‌کند! 
رسانه ملی فاقد هرگونه برنامه آموزشی و فرهنگی در زمینه سواد گردشگری، حفظ میراث‌ فرهنگی و محیط زیست است! 
هیچ خبری از نابودی آثار تاریخی در بخش‌های مختلف خبری صدا و سیما دیده و شنیده نمی‌شود! 
این حجم از بی‌تفاوتی و تأکید بر بی‌سواد نگه داشتن مردم از علم و سواد گردشگری، جای ابهام و تعجب بسیار دارد.
در بخش‌های مختلف دولتی و حکومتی هم همین وضعیت حاکم است! 
بسیاری از دستگاه‌ها خواسته یا ناخواسته صاحب آثار باارزشی هستند که با ندانم‌کاری و بی‌توجهی باعث از بین رفتن میراث طبیعی و تاریخی کشور شده‌اند. 
وزارتخانه‌های مختلف، سازمان اوقاف، بنیاد مستضعفان، شهرداری‌ها و ... همگی مالک بخشی از آثار طبیعی و تاریخی کشور هستند ولی آنچنان که باید این آثار حفظ و نگهداری نشده‌اند و در معرض خطر نابودی قرار گرفته‌اند. 
متاسفانه در این دستگاه‌ها نیز علم و سواد لازم برای نگهداری و استفاده بهینه از این ظرفیت وجود ندارد و از کارشناسان این حوزه هم کمک و مشاوره گرفته نمی‌شود.
اگر به سراغ جاهای دیگر برویم و بخواهیم وضعیت سواد گردشگری را بیشتر بررسی کنیم باز هم دچار ناامیدی خواهیم شد!
پس از کش و قوس فراوان، سازمان میراث‌ فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری تبدیل به وزارتخانه شد ولی با اینکه در سند چشم‌انداز و برنامه ششم توسعه تاکید بر توسعه گردشگری شده‌است اما مجلس شورای اسلامی فاقد کمیسیون تخصصی گردشگری است و با تشکیل آن مخالفت‌های جدی هم می‌شود! 
بگذریم که خود وزارتخانه جدید و وزیر محترم هم هیچ برنامه عملی و راهبردی که نشان از اهمیت و ارتقای جایگاه "سواد گردشگری" باشد، ارائه نداده‌اند.
در آخر باید باز هم درخواستمان را به سوی مردم، سازمان‌ها و انجمن‌های مردم نهاد، فرهنگسراها، خانواده‌ها و تمامی دلسوزان و فعالان حوزه‌های میراث‌ فرهنگی و محیط زیست روانه کنیم تا آنان بدون چشم‌داشت و طی مراحل دست و پا گیر ظاهراً قانونی در جهت ارتقای "سواد گردشگری" در میان اقشار مختلف مردم، مدارس، دانشگاه‌ها و محل کار خود گام بردارند تا ضمن حفظ و نگهداری میراث گذشتگان، در جهت توسعه گردشگری که نیاز حیاتی این روزهای ماست، کوشا و موفق باشیم.
محمدرضا جابری - کارشناس گردشگری




ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید.

کانال تلگرام دیوان اقتصاد صفحه اینستاگرام دیوان اقتصاد
.
.
.
.