به گزارش دیوان اقتصاد به نقل از اخبار پولی مالی، عوامل تاثیر گذار در بازار ارز و طلا و آنچه باعث تلاطم در این بازارها می‌شود، در درجه اول عرضه و تقاضای عادی است، که در همه بازارها وجود دارد و بسیار هم طبیعی است و اگر دست های پنهان و پیدا به طور مصنوعی در روند معمول آن دخالت نکنند، خودشان یکدیگر را پوشش می دهند و با قیمت های معمول و عادلانه مورد معامله قرار می گیرند،
همواره عناصری در بازار پیدا می‌شوند که برای تحصیل سود بیشتر یا گاهی با اهدافی دیگر مثلاً سیاسی و خرابکارانه سعی دارند به طور مصنوعی بازار را تحت تاثیر قرار دهند و مثلاً به بهانه ای تقاضا را کاهش داده و عرضه کنندگان را تشویق به عرضه بیش از حد میکنند، یا در مقطعی دیگر بر عکس عرضه را متوقف و به طور مصنوعی تقاضا را در بازار دامن می زنند. به هر حال بورس بازی جزئی از بازار است و بورس بازان همواره وجود دارند و هیجانی که برای بورس بازی وجود دارد، مثل یک مسابقه ورزشی برخی از مردم را به طرف خود جذب می کند.
مردمی که به انواع دلایل حتی سودجویانه یا دلایل دیگری مانند جاذبه های هیجانی و غیره جذب بازارهای بورس می شوند، به هیچ وجه قابل سرزنش نیستند، مثل اینکه ما موتورسوارهای جوان را از رفتار متهورانه و هیجان انگیز منع کنیم، ما نمی توانیم آنها را منع کنیم، مگر اینکه با ایجاد محیط ها و پیست های مخصوص از آنها بخواهیم که برای انجام مسابقات و تمرین های متهورانه خود به آن پیست ها بروند، در واقع آنگاه می‌توانیم از آنها بخواهیم که این کار را در خیابانها انجام ندهند، در مورد بازارها هم ما اگر محیطی برای بورس بازان فراهم کنیم، آنگاه می توانیم بورس بازان را قانع کنیم که بازار ارز و طلا محل مناسبی برای این گونه معاملات نیست، و البته هم زمان بانک مرکزی هم با ایجاد ثبات نسبی در بازار ارز و ساکت کردن آن می‌تواند به این امر کمک کند، پیش نیاز این سیاست کاهش نرخ تورم به صورت اساسی است. البته که این کار به برنامه‌ریزی دارد و قبل از آن به اراده و قبل تر از آن به جرات نیاز دارد.
به عنوان مثال، در حال حاضر روزانه حدود ۱۰۰ میلیون لیتر بنزین در کشور مصرف می‌شود، اگر بیائیم، روزانه یک لیتر بنزین به همه مردم به صورت مجانی سهمیه بدهیم، که می شود هشتاد میلیون لیتر، ولی از طرف دیگر قیمت بنزین را آزاد اعلام کنیم و اجازه بدهیم که مردم با خرید و فروش بنزین های خود که درون کارت مخصوص آنها قرار گرفته، هم نیازهای خود را بر آورده کنند، هم بتوانند با آن بورس بازی کنند، مسلماً فورا قیمت بنزین بالا می‌رود و به سطح منطقه و شاید هم به سطح جهان برسد، و این بار نه تنها کسی به بالا رفتن قیمت بنزین اعتراض نمی کند، بلکه باعث خوشحالی مردم هم می شود، چرا که مردم خودشان همه سهمیه بنزین مجانی دارند، بنابراین از بالا رفتن قیمت آن استقبال می‌کند، از طرف دیگر دولت هم با فروختن همان ۲۰ میلیون لیتر باقی مانده می تواند به همان اندازه قبل یا بیشتر پول بدست بیاورد، مزیت دیگر این طرح این است که بورس بازان از بازار ارز و طلا به بازار بنزین و احیانا دیگر حامل های انرژی و غیره هجرت می کنند، در این میان با برداشته شدن بار یارانه‌ای که بابت بنزین و سایر حامل های انرژی داده می‌شد، از دوش دولت، مسلماً کسر بودجه دولت جبران می‌شود و دیگر نیاز به خلق پول و چاپ اسکناس نخواهد بود ، وقتی خلق پول متوقف شود و حجم نقدینگی ثابت بماند نرخ تورم هم کاهش معنی داری پیدا می‌کند و بعد می شود نرخ بهره را هم به سطح جهانی کاهش داد و این باعث می شود که سرمایه ها از محل تحصیل ربا به بازارهای بازرگانی، صنعتی، کشاورزی و تولیدی هدایت شوند، خود اینکه حجم عظیمی از سرمایه ها راهی بخش هایی از صنعت و کشاورزی و بازرگانی شوند، باعث میشود، نرخ رشد اقتصادی در کشور تقویت شود و نرخ بیکاری کاهش یابد و معنی رونق اقتصادی نیز همین است.