فرصت مغتنم انتخابات برای بیمه‌گران

فرصت مغتنم انتخابات برای بیمه‌گران

یکی از عناصر مهم در انتخابات «میزان مشارکت » است. تردیدی نیست که به دلایل مختلف از جمله عملکرد های پیشین، این شاخص – بر فرض صحت برگزاری و شمارش درست آراء - نسبت به دوره های قبلی با کاهش جدی همراه خواهد بود.

به گزارش دیوان اقتصاد، صرف نظر از میزان مشارکت و یا رغبت برای مشارکت درانتخابات که دلایل مختلف دارد – و شایسته نیست در گروهها و کانالهای تخصصی به مسائل و موارد سیاسی پرداخت – و صرف نظراز ملاحظات جناحی و گروهی که برای هرکسی در جای خود محترم است، موضوعی که نه در این دوره بلکه درهمه دوره های انتخاباتی برای بخش های فنی و تخصصی مطرح است، اینکه نمایندگان مجلس باید دارای اندک سواد آکادمیک و تجربی در برخی حوزه ها باشند.این موضوع برای همه حوزه ها مانند نفت، پتروشیمی، گاز،پالایش، سلامت، پزشکی،کشاورزی، صنعت، معدن، تجارت، مسکن، پول، سرمایه، ورزش، نظامی، امنیتی،دفاعی، فرهنگ،آموزش، گردشگری، رسانه، اقتصاد خرد و کلان، بانک، بورس، بیمه و… صادق است و قطعا اگر نماینده های مجلس در این حوزه ها دارای سواد ویا به تعبیر بهتر دانش «صریح» و «ضمنی» باشند قوانین، مقررات، آیین نامه ها و …ی برآمده از این طیف ، تاثیر بسزا و ملموسی بر زندگی مردم خواهد گذاشت.

بدیهی است هرچه این مفاهیم و وموضوعات ارتباط مستقیم تری با زندگی مردم داشته باشد، دارای فراگیری بیشتربوده و نتیجه غایی آن بهبود کیفیت زندگی – که حق همه مردم نازنین کشورمان است- خواهد بود و اگر این « بایدها» با « ترجیح منافع جامعه بر منافع فردی در بین کاندیداها و نمایندگان» ممزوج شود – که تشخیص آن واقعا دشوار است!! – لاجرم نیت نمایندگان ،مقدس و البته دستاورد نهایی آن هم بر دل خواهد نشست و دست کم شکاف ایجادشده ی عظیم ملت و حاکمیت کمتر خواهدشد.

بازهم تردیدی نیست که بر خلاف رویه جاری و مورد پسند نظام های دمکراتیک، آنچه که به نام انتخابات درکشورما نام گرفته ، نه بر مبنای برنامه های حزبی به عنوان یکی ازبایدهای نظام های دموکراتیک است و نه بر مبنای نظام شایسته سالاری(meritocracy) به عنوان یکی از بایدهای نظام های مدیریت مشارکتی، این موضوع در انتخاباتی مانند انتخابات مجلس شورای اسلامی نمود بیشتری پیدا می کند، چه این انتخابات دربسیاری از شهرستانهای کوچک هنوزهم رنگ ایل و طایفه وعشیره والبته خرید رای دارد و در تهران هم ،هر که توانست خودش را در لیست های مطرح با کاربردهایِ صرفِ انتخاباتی و تبلیغاتی و نه برنامه محور! بگنجاند – که آنهم داستانهای!! ریز و درشت فراوان دارد- ممکن است نامش را در سبد نهایی رای دهندگان واقعی ببیند ودراین مسیر،هرکه لیستش قویترو پرو پیمان تر!! باشد احتمال رای آوری اش بیشتر می شود، واِلّا همین الان قاطبه شهروندان تهرانی – از جمله نگارنده – نام همه نمایندگان شهرخود را نمی دانند. با این تفاسیرمنطقا مشارکتِ فردی و مستقل در شهری به عظمت تهران معنا ندارد وهمین موضوع در شهرستانها بدون «خرج وبَرج» امکان پذیر نیست.

به دلایل مختلف از زمان تشکیل مجلس تا کنون ما شاهد کمیسیون ویا فراکسیون مستقل بیمه ای نبوده ، نیستیم وبه احتمال قریب به یقین نخواهیم بود! آنچه که برای ما به عنوان اهالی بیمه ای مهم است، نفوذ درارکان تصمیم سازی و تصمیم گیری مجلس است، موضوعی که مدیران ارشد صنعت بیمه کشور بصورت کج دار و مریز/ مریض ، در قالب برگزاری جلسات بسیار اندک( حتی درهردوره چهارساله یکبار) بارئیس و اعضای کمیسیونهای اقتصادی و حتی اجتماعی مجلس دنبال می کردند و البته آنچه که به جایی نمی رسید همیشه فریاد بوده و دیگرهیچ. و ازاین نمد تقریبا هیچگاه کلاهی برای صنعت بیمه به جز آورده هایی برای عده ای خاص ! بافته نشده است.

فرصتِ حضور بیمه گران درمجلس- اگرمجالش باشد- فرصتی مغتنم است، ای کاش این فرصت در زمانه ای اتفاق می افتاد که احتمال مشارکت مردم در انتخابات بیشترمی بود. چه، رفتن در لیست های انتخاباتی والبته رقابتی، فرصت خوبی را مهیا می کرد تا با مشارکت بیشتر و حضور حداکثری، تعداد بیشتری از کاندیداهای بیمه ای را در این کارزار میدیدیم و آن زمان بود که احتمالا شاهد حضور افراد بیمه ای بیشتری درمجلس می شدیم.

به جرات می توانم بگویم در صنعت بیمه کشور هیچ کس به اندازه بنده به آقای *مصطفی زندی* نزدیک نبوده است ، هشت سال و اندی کار مداوم ایشان در کسوت مدیر روابط عمومی بیمه مرکزی به عنوان یکی از کلیدی ترین مدیریت های این سازمان – که یادش بخیر باد!!- و البته ارتباطاتِ نزدیک با ارکان تصمیم ساز بیمه ای، شرکت مداوم در جلسات تصمیم گیری این صنعتِ نه چندان پیچیده ، تنظیم گری ارتباطات درون صنعتی و برون صنعتی و البته ارتباط مستقیم با چهار رییس کل بیمه مرکزی با تفکراتِ متفاوت، ازاو کارآزموده ای را ساخته که – اگر خدا یاری کند – می توان برروی او در مجلس آینده به عنوان یکی از اهرم ها و وزنه های کارشناسی حساب بازکرد. کسی که از منظرشخصیتی دلسوز است و صادق. از منظر اداری پیگیراست و مصمم ، واز نظر بیمه ای ، مسلط و دارای تجربه ای حدود ۱۰ساله ، هم قدرت چانه زنی را بلد است و هم تعامل گرایی مبتنی برریکردِ بُرد- بُرد را حتی به قیمت کنار گذاشتن نظرات شخصی.

به سهم خودم برایش آرزوی توفیق در این کارزار را دارم و امیدوارم که با انتخاب نهایی ایشان بابِ درستی از منظر تعامل صنعت بیمه با قوه مقننه باز شود.

✍️جواد گودرزی




ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید.

کانال تلگرام دیوان اقتصاد صفحه اینستاگرام دیوان اقتصاد
.
.
.
.