به گزارش دیوان اقتصاد،حذف صفر از واحد پولي كشورها، نخستينبار در آلمان و پس از جنگ جهاني دوم رخ داد. اين كشور پس از جنگ جهاني دوم تورمي شديد را تجربه كرد كه سياستگذاران اقتصادي آلمان را وادار به حذف صفرها از مارك كرد. پس از آن و از سال۱۹۶۰ تاكنون، در ۷۱مورد دولتهاي در حال توسعه مجبور شدهاند چندين صفر را از پول ملي خود حذف كنند.
آرژانتين طي سال۱۹۶۰ ميلادي، با حذف ۲صفر از پول خود ارزش آن را برابر دلار افزايش داد. اين كشور پس از تجربه يك تورم شديد در دهه۱۹۸۰ مجددا اقدام به حذف صفرهاي پول ملي خود كرد. در اوايل دهه۱۹۸۰ ميلادي هر دلار آمريكا در برابر ۱۸۰ هزار پزو دادوستد ميشد، دولت آرژانتين در سال۱۹۸۳، ۴صفر از پول خود را حذف كرد.
در ژانويه۲۰۰۵ نيز تركيه ليره جديد را جايگزين ليره قديم خود كرد. بر اين اساس هر يك ميليون ليره قديم تركيه با حذف ۶ صفر به يك ليره جديد تبديل شد. در ماه جولاي همين سال نيز روماني با حذف ۴صفر واحد پول جديد خود موسوم به ليو را معرفي كرد. آخرين نمونه در اين زمينه به زيمبابوه مربوط ميشود كه طي آن دولت اين كشور ۱۰صفر را از پول ملي اين كشور حذف كرد. تا به امروز، ۱۹كشور يكبار اقدام به حذف صفر كردهاند و ۱۰كشور نيز ۲بار اين كار را انجام دادهاند، آرژانتين ۴بار، يوگسلاوي سابق ۵بار و برزيل نيز ۶ بار صفرهاي پول ملي خود را حذف كردهاند.
منافع حذف صفرهاي پول
۱. آثار رواني و نوستالژيك: همه ما به كرات خاطرات متولدين دهه۱۳۵۰ و قبل از آن در رابطه با قيمت پايين كالاها و خدمات را شنيدهايم كه بهعنوان مثال نان يك تومان بوده، روغن ۲تومان و پيكان ۵هزار تومان. اين مباحث در حالي به يادگار در ذهن مردم مانده كه بسياري به خطا سطح حقوق را ناديده گرفته و قدرت واقعي خريد مردم را با آن مقايسه نميكنند. از اين رو، تغيير واحد پول از ريال به تومان بهدليل خاطره خوش گروههاي ميانسال و سالمندان جامعه از سطح پايين قيمتها ميتواند آثار رواني مثبتي در پي داشته باشد؛ اگرچه كه قدرت خريد واقعي پول ثابت ميماند.
۲. افزايش غرور ملي: يك ريال چند دلار ميشود؟ اين سؤالي است كه بسياري از خود ميپرسند يا ايرانيان مقيم خارج در معرض اين سؤال قرار گرفتهاند؟ بسياري شايد از گفتن اين جمله كه هر ۳۸هزار ريال برابر يك دلار است، احساس شرمساري كنند. حال آنكه حذف صفر باعث افزايش جايگاه پول ملي در حوزه بينالمللي (حداقل بهصورت اسمي) خواهد شد.
۳. آسانشدن شمارش پول و مبادلات: سيستمهاي اقتصادي بايد بهگونهاي عمل كنند كه مردم احساس راحتي و آسايش بيشتري در معاملات اقتصادي روزمره خود داشته باشند؛ اين در حالي است كه امروزه براي انجام معاملات نياز به حجم زيادي از اسكناسهاست. از اين رو، حذف صفرهاي پول و انتشار واحدهاي پولي بزرگتر باعث تسهيل در مبادلات نقدي ميشود. اين مسئله بهويژه براي گروههاي بيسواد يا كمسواد اهميتي دوچندان دارد. اين مسئله خود منجر به نقل و انتقال آسانتر پول و كاستن از مخاطرات آن در حجم كلان ميشود.
۴. اسكناس كمتر توليد و فرسوده ميشود: سرانه اسكناس در ايران ۱۱۴برگ است. اين در حالي است كه اين آمار در كشورهاي پيشرفته ۱۲ تا ۱۴برگ است؛ بنابراين سرانه اسكناس در ايران نزديك به ۱۰برابر كشورهاي پيشرفته است كه اين امر باعث ميشود پول بعضي از خواص خود (قابل حمل بودن) را از دست بدهد؛ بنابراين با توجه به هزينههاي بسيار بالايي كه به چاپ اسكناس و اقتصاد تحميل ميكند با حذف صفر و ارزشمند شدن پول ملي، اسكناس كمتري توليد و فرسوده ميشود كه در نتيجه آن در هزينههاي چاپ اسكناس به ميزان زيادي صرفهجويي خواهد شد. البته بايد به اين نكته اشاره داشت كه هرگونه تغيير در واحد يا صفرهاي پول ملي مستلزم صرف هزينههاي زيادي جهت جمعآوري پولهاي موجود و انتشار سكه و اسكناسهاي جديد خواهد بود.
۵. صرفهجويي در وقت نيروهاي انساني و هزينههاي معاملاتي در مسائل مالي كشور: هماكنون بخشهاي حسابداري و مالي تمام مؤسسات براي انجام امور مالي با صفرهاي زيادي در پول سروكار دارند كه با كاهش تعداد صفرها (كه عملا حتي تلفظ هم نميشوند اما در ترازنامه درجشان ضروري است)، هم در وقت و هم در هزينهها صرفهجويي ميشود. البته صورتهاي مالي پيشين نيز بايد اصلاح شود كه به اين مسئله در بخش تبعات منفي پرداخته شده است.
۶. تسهيل استفاده از دستگاههاي خودپرداز: بسياري از اقشار جامعه بهويژه سالمندان و بانوان در تبديل تومان به ريال و انجام امور بانكي با استفاده از دستگاههاي خودپرداز دچار مشكل هستند. از اين رو، حذف صفرهاي پول ميتواند باعث تسهيل مبادلات با استفاده از دستگاههاي خودپرداز و كارتخوان براي بسياري از گروههاي جامعه شود.
معايب حذف صفرهاي پول
۱. هزينه جايگزيني اسكناس و مسكوك: همانطور كه پيش تر نيز ذكر شد حذف صفرهاي پول معايب متعددي نيز دارد كه مهمترين آن هزينه سنگين جايگزيني اسكناسها و سكههاي رايج است. هماكنون بيش از ۲۴۰هزار ميليارد ريال اسكناس و مسكوك در اقتصاد كشور در جريان است كه درصورت حذف صفرهاي پول بايد با اسكناس و مسكوكات جديد تعويض شود. اين اقدام دربردارنده هزينههاي اقتصادي شامل ضرب و انتشار اسكناس و مسكوكات جديد و تعويض آنها با اسكناس و مسكوكات فعلي است.
۲. افزايش احتمالي سطح عمومي قيمتها: كارشناسان بانك ميگويند: در اين شرايط عدهاي تلاش خواهند كرد تا در طول اين فرايند، قيمت كالاي خود را افزايش دهند و به اين ترتيب بر مبناي پول جديد كالاهاي خود را با قيمت بالاتري ارزشگذاري كنند. براساس ديدگاههاي اقتصاددانان نيوكينزين يكي از دلايل چسبندگي قيمتها، هزينههاي تغيير قيمتهاي فروش محصولات هر بنگاهي است كه به تئوري «منوكاست» معروف است و نخستينبار توسط منكيو (Mankiew) معرفي شد. تغيير واحد پول، باعث ميشود همه ارائهدهندگان كالا و خدمات ليست قيمتهاي خود را بازنگري كرده و بعضا بهدليل انتظارت تورميشان قيمتهاي ارائه شده افزايش يابد. همچنين بهدليل بالا بودن قدرت قيمتگذاري عوامل اقتصادي در ايران با حذف صفرها بسياري از قيمتها مضربي از اين تعداد صفرها نيستند؛ مثلا هنگام حذف ۳صفر از پول ملي، عمده قيمتها مضربي از ۱۰۰۰ نيستند و لذا كالاهاي ۳۵۰۰يا ۴۲۵۰۵۰ريالي كه بايد ۳.۵و ۴.۲۵ريال قيمتگذاري شوند با مشكل گرد كردن اعداد مواجه ميشوند كه با توجه به قدرت اقتصادي در قيمتگذاري، قيمتها به سمت بالا گرد خواهند شد. لذا ميتوان گفت براساس اين منطق، بهترين زمان براي حذف صفرهاي پول زماني خواهد بود كه قيمتهاي غيررند نداشته باشيم.
۳. ناسازگاري دفاتر و صورتهاي مالي جديد و قديم: با ناسازگاري دفاتر و صورتهاي مالي و پايگاههاي اطلاعاتي جديد و قديم و تحميل هزينه به فعالان اقتصادي با حذف صفر، در دفاتر و پايگاههاي اطلاعاتي و صورتهاي مالي يك بينظمي بين اطلاعات قبلي و جديد رخ ميدهد. از اين رو، مقايسه صورتهاي مالي و حسابهاي اقتصادي مشكل خواهد بود. به علاوه، بسياري از حسابهاي اقتصادي گذشته بايد برحسب واحد پولي جديد به روز رساني و ثبت مجدد شوند.
جمعبندي و نتيجهگيري
در نهايت با توجه به آنكه حذف صفر در متغيرهاي واقعي كاملا بيتأثير است (پول تنها ضريب تبديل كالا به واحد پول است و اثري روي سرمايهگذاري، اشتغال و تورم ندارد) و با توجه به آثار مثبت ناشي از انجام اين طرح در بلندمدت و كوتاهمدت بودن هزينههاي اجراي طرح، انجام اين طرح توصيه ميشود. ولي پيشنهاد ميشود قبل از اجراي سياست صفرزدايي در كشور كه ميتواند به نتايج مثبت و خوبي منجر شود، بايد قدرت قيمتگذاري عوامل اقتصادي در كشور محدود شود.
نكته ديگر آنكه، هنوز ريال ايران ارزش قابل توجهي دارد و مثلا در مقايسه با لير تركيه پيش از حذف ۶صفر يا دلار زيمبابوه پيش از حذف ۱۰صفر، از ارزش بسيار بالايي برخوردار است. قيمت بسياري از كالاها غيررند است كه بايد پيش از اجراي سياست حذف صفرهاي پول، تصميمات لازم در مورد قيمت اين قبيل از كالاها گرفته شود و پس از اجراي سياست نظارت كافي وجود داشته باشد.