آپارتاید را جداسازی ترجمه کردهاند. روندی که طی آن اقشار یا افرادی از یکدیگر جدا میشوند تا نظمی جدید شکل بگیرد. شاید عریانترین شکل از آپارتاید در افریقای جنوبی شکل گرفت که طی آن نوعی جداسازی فیزیکی میان شهروندان برمبنای برتری نژادی شکل گرفت. سفیدپوستان بهعنوان نژاد برتر و شهروندان ممتاز تلقی شده و سیاهپوستان بهعنوان اقشار فرودست تن به جداسازی فیزیکی دادند. تحقیرآمیزترین و ضدانسانیترین شکل از مناسبات اجتماعی!
نقطهی پایانی بر یک آپارتاید؛حذف آزمون و تصمیم به انحلال مدارس تیزهوشان و نمونه
نقطهی پایانی بر یک آپارتاید؛حذف آزمون و تصمیم به انحلال مدارس تیزهوشان و نمونه
به گزارش دیوان اقتصاد، در روزهای اخیر شورای عالی آموزش و پرورش در تصمیمی قابل ستایش به حذف آزمون مدارس نمونه و تیزهوشان، و به تبع آن، به انحلال این مدارس در سه سال آینده رای داد تا عملا به پایان یک آپارتاید آشکار در نظام آموزش و پرورش کشور سلام کند!
آزمون های مدارس خاص در تداوم کنکوری شدن زندگی ایرانیان در سالهای اخیر به دورهی ابتدایی هم تسری یافته و فرصت کودکی و شادزیستن را از فرزندان این مرز و بوم بیرحمانه ربوده بود. آزمونهایی که عملا کودکان معصوم را به ماشینهای تستزنی برای کسب موفقیت موهوم در یک آیندهی نامعلوم بدل میساخت! آپارتاید شکل گرفته از رهگذر این آزمونها دو بعد داشت؛ اجتماعی و خانوادگی!
آپارتاید اجتماعی:
مهمترین جداسازی ناشی از آزمونهای مدارس تیزهوشان و نمونه در جامعه رقم میخورد؛ درست از زمانی که خانوادهها با افتخار از قبولی فرزندان خود در چنین مدارسی یاد میکنند، القای نوعی احساس برتری در دانشآموزان اجتنابناپذیر میشود.
اعتماد به نفسی کاذب برای دانشآموزانی که صرفا به لطف حضور در کلاسهای متعدد تقویتی و تستزنی توانستهاند بر سد ستبر چنین آزمونهایی فائق آیند.
از سوی دیگر مدارس خاص هم در تقویت چنین روحیهای موثرند. تاکید فزاینده بر علوم پایه و اثباتی در کنار به حاشیه راندن عامدانهی علوم انسانی و اجتماعی که میتوانند نگرش انتقادی نسبت به سازوکارها و مناسبات اجتماعی معیوب را در دانشآموزان تقویت کنند، بیش از پیش بر این آپارتاید اجتماعی صحه میگذارند.
در شرایطی که نظام آموزش و پرورش هیچ برنامهای برای آموزش مهارتهای زندگی از مسیر خلق موقعیتهای اجتماعی ندارد، اندک درسهای تعاملی و خلاق مانند ورزش، انشاء و هنر به سادگی قربانی کمبود وقت درسهای علوم پایه مانند ریاضی، شیمی و زیستشناسی میشوند. چشماندازی ناامیدکننده برای جامعهای که به شدت از فقدان مناسبات اجتماعی اقناعی و رضایتبخش رنج میبرد!
آپارتاید خانوادگی:
جداسازی بعدی در خانواده ها اتفاق میافتد؛ درست زمانی که تیپ ایدهآل دانشآموز درسخوان بهعنوان فردی تصویر میشود که خود را از دید و بازدیدهای خانوادگی، جشنهای تولد، رفتن به مسافرت و... محروم کرده و صرفا بر مطالعات درسی متمرکز شده است.
دانش آموزی که به نوعی جداسازی خودخواسته رضایت داده و به جای حضور در جمع خانواده، تنها به صرف وقت در اتاق خود میاندیشد. البته این آپارتاید خانوادگی پیش از این برای فرزند خانواده توجیه شده است. اینکه رقابت او با فلان بچهی فامیل جدی است، یا اینکه قبولی او در رشتهی پزشکی میتواند آیندهی مادی او را تا آخر عمر تضمین کند، و نهایتا هراس افکنی در او که در صورت پذیرفته نشدن در کنکور میتواند موجب سرافکندگی خانواده در میان فامیل شود!
در چنین فرآیندی بهنجارسازی از نگاه فوکویی به خوبی انجام میگیرد! دانشآموز میکوشد تا از هراس سرزنشهای خانواده یا انتظارات فامیل هرچه بیشتر خود را به تیپ یک درسخوان ایدهآل نزدیک کند!
ابعاد روانی دیگرخواهانهی فرد تراشیده شده و به نفع نوعی خودمحوری منفعت جویانه به حاشیه رانده میشود! نتیجه هم عبارت از دست و پنجه نرم کردن فرد با اضطرابی است که بیش از همه ناشی از بیپناهی فرد میباشد!
نکتهی پایانی:
اگر وزیر آموزش و پرورش بتواند با پایمردی بر اجرای درست حذف آزمونهای مدارس نمونه و تیزهوشان نقطهی پایانی بر این آپارتاید غیرانسانی بگذارد، کار عظیمی انجام داده است. اقدامی که میتواند نویدبخش خروج نظام آموزش رسمی کشور از وضعیت ناگوار کنونی باشد!
مهران صولتی
▫️ جامعه شناس
ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید.
کانال تلگرام دیوان اقتصاد صفحه اینستاگرام دیوان اقتصاد