رسانههای خبری دارای مجوز، رسالت شفافسازی و پاسداری از حقیقت را دارند. اما هنگامی که برخی پایگاهها به ابزار فشار، باجخواهی حرفهای و تخریب سازمانها بدل میشوند، نه تنها حرمت اشخاص خدشهدار میشود، بلکه امنیت روانی، سرمایه اجتماعی و ثبات اقتصادی کشور نیز آسیب جدی میبیند.
پایان دادن به سوءاستفاده از مجوز رسمی در صنعت بیمه؛ مطالبه «زورگیری رسانه »
پایان دادن به سوءاستفاده از مجوز رسمی در صنعت بیمه؛ مطالبه «زورگیری رسانه »

به گزارش دیوان اقتصاد، رسانههای خبری دارای مجوز، رسالت شفافسازی و پاسداری از حقیقت را دارند. اما هنگامی که برخی پایگاهها به ابزار فشار، باجخواهی حرفهای و تخریب سازمانها بدل میشوند، نه تنها حرمت اشخاص خدشهدار میشود، بلکه امنیت روانی، سرمایه اجتماعی و ثبات اقتصادی کشور نیز آسیب جدی میبیند.
نمونههای اخیر در صنعت بیمه آشکارا نشاندهنده این پدیده شوم بوده است؛ پدیدهای که اکنون مطالبهای قاطع برای ورود فوری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را به همراه دارد.
از اطلاعرسانی تا اخاذی
رسانههایی با تکیه بر مجوزهای رسمی، به جای ایفای نقش روشنگر، از تیترهای مغرضانه و کمپینهای تخریبی به عنوان ابزار اخاذی نرم استفاده میکنند:
یا امتیاز مالی، تبلیغاتی یا قراردادی بدهید؛
یا حیثیت حرفهای و اعتبار اجتماعی شما در تیترهای زرد قربانی خواهد شد.
این روند نه تنها اصول اخلاق روزنامهنگاری را لگدمال میکند، بلکه فضای رقابتی سالم در اقتصاد را آلوده و اعتماد مردم به نهادهای اقتصادی را متزلزل میسازد.
روایتهایی از مقاومت در صنعت بیمه
در نیمه نخست سال، صنعت بیمه شاهد طوفان رسانهای شاخصی از این جنس بوده است: بطوریکه یکی از این رسانه های باجگیر و زرد ، تعدادی از مدیران عامل برجسته صنعت بیمه و نهاد ناظر را بارها در سال جاری قربانی حملات ناجوانمردانه، شخصی و باج خواهی خود قرار داده است؛ هر چند که آنها حاضر نشدند اعتبار حرفهای خود را معامله کند.
این مدیران، هرچند تخریب شدند، اما تسلیم نشدند.
تبعات گسترده؛ از کارکنان تا اعتماد ملی
پیامدهای «زورگیری رسانه» تنها دامن مدیران را نمیگیرد:
فروپاشی اعتماد کارکنان: کارکنان با دیدن تخریب بیدلیل مدیرانشان، انگیزه و وفاداری سازمانی خود را از دست میدهند.
تردید مشتریان: مشتریان با اخبار مغرضانه، نسبت به سلامت کل صنعت بیمه دچار تردید میشوند.
فرسایش سرمایه اجتماعی: اعتماد ساختهشده بر پایه بیمه، به عنوان یکی از ستونهای اقتصاد ملی، تضعیف میشود.
زورگیری رسانهای همان منطق زورگیری خیابانی است؛ با این تفاوت که به جای چاقو و قمه، تیتر و روایتهای زهرآلود به کار میرود.
مطالبه از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نمیتواند به نقش منفعل «صدور و تمدید مجوز» بسنده کند. هنگامی که رسانه دارای مجوز، خود به ابزار اخاذی بدل میشود، اعتبار وزارتخانه نیز مستقیماً زیر سؤال میرود.
مطالبات روشن از وزارت ارشاد:
بررسی فوری و برخورد قاطع: تذکر، تعلیق یا لغو مجوز رسانههایی که مصداق زورگیری رسانهای هستند.
ایجاد ضمانت اجرایی تازه: تدوین آییننامهای که سوءاستفاده از مجوز رسمی را با تبعات سنگین همراه کند.
نظارت مستمر و شفاف: تشکیل کارگروه ویژه با حضور نمایندگان صنوف اقتصادی و نهادهای مدنی برای رصد تخلفات.
حمایت از قربانیان: فراهم کردن امکان گزارشگیری آسان و پیگیری قانونی برای مدیران و فعالان اقتصادی.
نتیجهگیری
«زورگیری رسانهای» یک تهدید ملی است: تهدیدی علیه اعتماد عمومی، امنیت روانی جامعه و ثبات اقتصادی. تجربه مدیران شریف صنعت بیمه نشان میدهد تسلیم نشدن ممکن است، اما کافی نیست.
اکنون نوبت اقدام نهادی است. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باید با عزمی راسخ به رسالت اصلی خود بازگردد: پاسداری از حرمت حرفهای رسانه و جلوگیری از تبدیل آن به ابزار باجخواهی. سکوت در برابر این پدیده، به معنای تأیید چرخه ویرانگر آن است.
ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید.
کانال تلگرام دیوان اقتصاد صفحه اینستاگرام دیوان اقتصاد