انعکاس تالار شیشه‌ای در اقتصاد تورمی

دیوان اقتصاد گزارش می‌دهد؛

انعکاس تالار شیشه‌ای در اقتصاد تورمی

بازار سرمایه هر صبح که شاخص کل چشم باز می‌کند، در ظاهر بیدار، اما در حقیقت اقتصاد در خوابی عمیق از بی‌اعتمادی فرو رفته است. تابلوی بورس تهران دیگر نه محل کشف قیمت منصفانه، که صحنه‌ای از بازی‌های روانی متوالی است؛ جایی که سبزها طعم تلخی و قرمزها نشانی از خستگی جمعی دارند.
 

شاخص رکورد می‌زند، اما عمدتاً به لطف رشد اسمی چند غول بورسی یا تورمی که دارایی‌ها را روی کاغذ بزرگتر جلوه می‌دهد. 
در عمق بازار، سکوتی طولانی حکم‌فرماست؛ نمادهایی که ماه‌هاست نه تحرک بنیادی دارند و نه اعتماد برای سرمایه‌گذاری بلندمدت.
معامله‌گران به اعداد خیره‌اند؛ نه با اشتیاق تحلیل، بلکه با اضطراب بقا. رفتار امروز بازار سهام ایران به قمار هوشمندانه‌ای شبیه است که نتیجه‌اش نه به واقعیت جریان نقدی شرکت‌ها، که به حوادث بیرون از منطق عرضه و تقاضا وابسته است.
 بورس از «بازار سرمایه» به «تالار انتظار» تبدیل شده است. انتظار برای خبر، مداخله، مسیر تازه یا اعجازی که معلوم نیست از کدام سمت فرا برسد.

نقدینگی سرگردان؛ برقی که هیچ لامپی را روشن نمی‌کند
پول در بازار می‌چرخد، اما تولیدی روشن نمی‌شود.
این نقدینگی، بیشتر حاصل فرار از دارایی‌های تورم‌زده مانند مسکن و ارز است تا اعتماد به آینده کسب‌وکارها.
پول‌هایی که امروز وارد می‌شوند، فردا در نخستین لرزش شاخص راه خروج می‌جویند. نتیجه چیست؟

رشد قیمت‌ها بدون رشد سودآوری واقعی
تصمیم‌گیری‌های کوتاه‌مدت به جای سرمایه‌گذاری مولد
ناتوانی شرکت‌ها در برنامه‌ریزی توسعه
نقدینگی‌ای که ریشه در تولید ندارد، هرگز در خاک اقتصاد نمی‌ماند.

حکایت دولت و تردمیل توسعه
دولت از دویدن شاخص خوشحال است، حتی اگر مسیر وجود نداشته باشد.
تحرک بازار عمدتاً از دو منبع تغذیه می‌شود:
1- انتظارات تورمی
ورود مردم برای حفظ ارزش پول، نه برای سهیم‌شدن در سودآوری آینده.
بورس سپر تورم نشده؛ صرفاً پناهگاه موقت پول‌های نگران است.
2- دستکاری سیاستی
عرضه‌های ناگهانی بلوکی
قیمت‌گذاری دستوری
ابلاغیه‌های خلق‌الساعه
تغییرات ناگهانی خوراک پتروشیمی‌ها و نرخ ارز
این تصمیمات بازار را نه هدایت، که تکان می‌دهند.
سرمایه‌گذار خرد با تحلیل می‌آید و با ترس می‌رود؛
سرمایه‌گذار عمده با برنامه می‌آید و با لبخند خارج می‌شود.
جدایی سیاست از اقتصاد واقعی؛ بحران سرمایه‌گذاری بلندمدت
تا زمانی که سیاست‌گذاری اقتصادی پیش‌بینی‌پذیر نباشد، ارزش‌گذاری شرکت‌ها بر مبنای سودآوری و جریان نقدی آینده نخواهد بود. ریسک سیاسی و تورم انتظاری خواهد بود.
در بازارهای توسعه‌یافته، سرمایه‌گذار حاشیه امنیت را در گزارش‌های بنیادی و آینده صنعت جستجو می‌کند.
در بازار ما، امنیت در «نزدیکی به خبر» تعریف می‌شود.
به همین دلیل افق برنامه‌ریزی شرکت‌ها کوتاه است.

سرمایه بی‌ریشه؛ چرخشی بی‌ثمر
سرمایه‌ای که از تولید جدا شود، سرگردان می‌شود و تنها سرعت گردش آن افزایش می‌یابد. پیامدهای این چرخه این است که شرکت‌ها برای سودآوری به سمت دارایی‌سازی دلاری می‌روند، نه توسعه تولید و تورم دارایی جای تورم کالا را می‌گیرد. با هر شوک اقتصادی، بنای بازار ترک برمی‌دارد وچنین سرمایه‌ای نه اشتغال می‌سازد، نه فناوری، نه بهره‌وری.

بورس؛ سپر تورم یا قربانی آن؟
اگر بورس نتواند ارزش واقعی دارایی مالی را حفظ کند، از یک سپر به یک تله تبدیل می‌شود.
در سال‌های اخیر بارها دیده‌ایم که شاخص‌ها بالا رفته‌اند. اما قدرت خرید سهام‌داران سقوط کرده است. سودهای اسمی نتوانسته‌اند تورم را جبران کنند. بازار باید جایی باشد که مردم به آن پناه بیاورند برای رشد؛
نه جایی که از آن فرار کنند برای بقا.

راه به ریشه؛ چه باید کرد؟
برای آنکه تالار شیشه‌ای تبدیل به باغ سرمایه‌گذاری شود، باید:
۱) تثبیت سیاست‌های اقتصادی در افق ۵ تا ۱۰ ساله
نرخ خوراک، ارز، انرژی و قیمت‌گذاری باید قابل برنامه‌ریزی باشد.

۲) تقویت پیوند بورس با تولید ملی
سرمایه‌گذاری باید به سمت:
پروژه‌های صنعتی
تحقیق و توسعه (R&D)
افزایش بهره‌وری واقعی هدایت شود.

۳) عبور از شاخص‌گرایی
سلامت بازار با عمق، نقدشوندگی و سودآوری واقعی سنجیده شود نه یک عدد روی تابلو.

۴) اولویت حاکمیت شرکتی و حقوق سهام‌دار خرد
شفافیت نه شعار، بلکه الزام قانونی در اجرا.
جمع‌بندی؛ تصویر شفاف، واقعیت تار
تا زمانی که سیاست و اقتصاد در مسیرهای جداگانه حرکت کنند، بازار سرمایه ایران در ظاهر می‌درخشد، اما در عمق، بی‌ریشه و ناپایدار می‌ماند.
تالار شیشه‌ای تصویر روشنی از امید نشان می‌دهد،
اما پای این تصویر روی زمینی لغزان است.
اگر می‌خواهیم سرمایه بماند و رشد کند باید اطمینان را از تابلو به تولید؛ از شاخص‌های بی‌ریشه به اقتصادِ ریشه‌دار منتقل کنیم.
وگرنه این چرخه در هر دوره تکرار می‌شود.

اوج‌های توخالی، ریزش‌های واقعی، و نسلی تازه از سرمایه‌گذارانی که درس‌های گذشته را دوباره و با هزینه بیشتر تکرار خواهند کرد.

 




ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید.

کانال تلگرام دیوان اقتصاد صفحه اینستاگرام دیوان اقتصاد
.
.
.
.