مدیر گروه بانکداری اسلامی پژوهشکده پولی و بانکی بانک مرکزی با اشاره به لزوم تامین برخی شروط برای تقویت استقلال بانک مرکزی، گفت: باید از اقداماتی که به این هدف لطمه وارد میکند، پرهیز کنیم.
شروط تحقق استقلال بانک مرکزی
شروط تحقق استقلال بانک مرکزی
به گزارش دیوان اقتصاد به نقل از ایبِنا، استقلال بانک مرکزی؛ موضوعی که تقریبا در دوره فعالیت تمامی دولت ها در دهه های اخیر مطرح بوده و همواره این بحث صورت می گیرد که دولت ها برای بانک مرکزی تکالیفی خارج از ماموریت های این بانک پیش بینی کرده که باعث شده تا بانک مرکزی در انجام وظایف و مسئولیت های قانونی خود با مشکل مواجه باشد. در این زمینه با کامران ندری؛ مدیر گروه بانکداری اسلامی پژوهشکده پولی و بانکی بانک مرکزی گفتگویی انجام شده که در زیر می آید.
اساسا استقلال بانک مرکزی به چه معناست و آیا در حال حاضر این نهاد از استقلال کامل در عمل به ماموریت های خود برخوردار است و یا خیر؟
وقتی صحبت از استقلال بانک مرکزی می کنیم باید بگوییم چه منظوری داریم؟ معمولا استقلال که در این زمینه مطرح می شود یعنی بانک مرکزی برای رسیدن به اهداف خود بدون نفوذ دولت مستقلا سیاست گذاری کند و در قبال این استقلال هم بتوان از بانک مرکزی خواست توضیح بدهد که چرا به اهدافی که برای این سازمان و دستگاه در نظر گرفته اند دست پیدا نکرد. از آنجایی که بانک مرکزی قدرت بسیار مهمی به حکم قانون دارد و آن قدرت خلق پول است، همیشه این دغدغه و نگرانی وجود دارد که بانک مرکزی مستقل نباشد و دولت از این قدرت برای خلق پول در راستای رفع نیازهای بودجه ای خود استفاده کند. البته در ایران طبق قانون برنامه برنامه سوم توسعه، دولت از استقراض مستقیم از بانک مرکزی منع شده ولی در ۴ دهه گذشته بانک مرکزی نتوانسته به آن وظیفه اصلی خود که کنترل قیمت ها و تورم است عمل کند و در خدمت دولت و رفع نیازهای بودجه ای بوده و زمانی که بانک مرکزی در این جهت حرکت می کند، طبعا هدف اصلی کنترل قیمت ها نمی تواند محقق شود.
چه ضرورت هایی برای وجود بانک مرکزی مستقل در اقتصاد کشورها از جمله ایران وجود دارد؟
بحث استقلال بانک مرکزی از این جهت مهم است که اگر بانک مرکزی استقلال نداشته باشد، نمی توان انتظار داشت که این بانک بتواند ثبات قیمتی در اقتصاد ایجاد کرده و قیمت ها را کنترل کند. مسئله استقلال بانک مرکزی در ایران مسئله امروز نیست و از دهه های قبل مطرح بوده و به نوعی مستقیم و یا غیرمستقیم اغلب مدیران بانک مرکزی اذعان داشته اند که علت اینکه نتوانسته اند به ماموریت های بانک مرکزی جامه عمل بپوشانند، عدم استقلال بانک مرکزی بوده است. مطالعات تجربی کشورهای مختلف نیز نشان داد که در کشورهای با استقلال پایین تر بانک مرکزی، نرخ تورم بالاتر است و رابطه بین عدم استقلال و تورم بالا تقریبا ثابت شده است.
چگونه می توانیم استقلال بانک مرکزی را ایجاد کنیم و منظور از استقلال دقیقا چیست؟
منظور این است که کنترل منابع بانک مرکزی در اختیار خودش باشد و بانک مرکزی از منابع در اختیار خود که همان پایه پولی است بتواند در راستای رسیدن به اهداف خود استفاده کند و این به آن معنا نیست که بانک مرکزی تنها رسالت کنترل قیمت ها را داشته باشد. اگر دنبال کردن سایر اهداف به آن وظیفه اصلی و اولیه که کنترل قیمت ها است، لطمه وارد نکند می تواند در راستای کمک به خروج اقتصاد از رکود، اشتغال و رشد اقتصادی کمک کند.
نحوه عزل و نصب مدیران ارشد بانک مرکزی تا چه میزان می تواند به تقویت و یا تضعیف استقلال بانک مرکزی بیانجامد؟
اینکه مسئولان بانک مرکزی و ارکان تصمیم گیرنده در بانک چگونه انتخاب و عزل می شوند در استقلال بانک مرکزی تاثیر دارد و طبعا اگر عزل و نصب ارکان بانک مرکزی در اختیار دولت ها باشد این امکان را به دولت ها می دهد که بتوانند از منابع بانک مرکزی برای رفع مشکلات خودشان استفاده کنند و در بحث استقلال بانک مرکزی نحوه عزل و نصب ارکان تصمیم گیرنده و طول مدت خدمت آنها که همه در یک دوره ریاست جمهوری قرار نگیرد از مسائل خیلی مهم است و در راستای استقلال دادن به بانک مرکزی اولین کاری که می شود انجام داد این است که نحوه عزل و نصب ارکان تصمیم گیرنده در بانک مرکزی از رییس کل، شورای پول و اعتبار و ... به نحوی اصلاح شود که افراد خودشان را وامدار دولت حس نکنند؛ بنابراین عزل و نصب در این بخش بسیار مهم است ولی وقتی به بانک مرکزی استقلال می دهید باید پاسخگو نیز باشد و بگوید چگونه از اختیاراتی که داشته در راستای وظایف خود استفاده کرده و استقلال، شفافیت و پاسخگویی لازم و ملزوم یکدیگر است و نمی توان گفت به بانک مرکزی استقلال می دهیم ولی پاسخگویی نمی خواهیم و یا اینکه به بانک مرکزی استقلال می دهیم ولی شفافیت نمی خواهیم. بنابراین وقتی مسئله شفافیت و پاسخگویی مطرح می شود باید در کنار اختیاری که به ارکان تصمیم گیرنده داده می شود و عزل و نصب ها توسط دولت در این بخش سخت می شود باید بگوییم از بانک مرکزی چه درجه ای از شفافیت و میزانی از پاسخگویی نیاز داریم و پاسخگویی به چه کسانی باشد و اینها باید در قانون مشخص شود و هدف این است که ارکان تصمیم گیرنده را از گزند فشارهای سیاسی دور نگه داریم تا بتوانند مستقلا و در راستای رسیدن به وظایف قانونی خود عمل کنند و در عین حال به صورت شفاف عمل شود و پاسخگو هم باشند.
آیا بین استقلال بانک مرکزی و کنترل نرخ تورم ارتباط معناداری وجود دارد؟ یعنی هرگاه نرخ تورم کاهش یافت باید آن را به مستقل تر شدن بانک مرکزی ارتباط داد و یا برعکس؟
دادن استقلال به بانک مرکزی بر روی کاغذ و یا در قانون به معنای آن نیست که بانک های مرکزی مستقل توانسته باشند وظیفه اصلی خود در کنترل قیمت ها را انجام داده باشند و مطالعات نشان داده که بانک های مرکزی دارای استقلال بالاتر در کنترل تورم موفق بوده اند و درجه حرفه ای بودن بانک مرکزی و آماده بودن بسترهای اقتصادی مخصوصا بسترهای مالی و ... در اینکه بانک های مرکزی بتوانند وظایف خود را به بهترین نحو ممکن ادا کنند، بسیار مهم است و کشوری که فرضا بازار مالی توسعه یافته ای دارد که بانک مرکزی بتواند در آن بازار عملیات بازار باز را انجام دهد و بتواند اوراق بهادار با ریسک پایین و یا بدون ریسک خرید و فروش کند، بسیار مهم است و در جایی که بازارهای مالی توان لازم را ندارند و این امکان را به بانک مرکزی نمی دهد که عملیات بازار باز داشته باشند، این نوع مشکلات ساختاری حتی اگر به بانک مرکزی استقلال هم داده شود مانع از آن می شود که بانک مرکزی بتواند کنترل قیمت ها را داشته باشد؛ لذا استقلال شرط لازم است برای اینکه بانک مرکزی بتواند تورم را کاهش دهد است ولی کافی نیست و خیلی موارد دیگر در کنار استقلال مهم است و شما ممکن است ارکان تصمیم گیر داشته باشید که به لحاظ عزل و نصب دغدغه ای در موردشان وجود نداشته باشد، ولی این افراد به لحاظ ذهنیت خیلی ضد تورمی عمل نکنند و نتیجه این می شود که بانک مرکزی مستقل است ولی تورم هم ممکن است بالا نباشد؛ بنابراین استقلال شرط لازم است اما کافی نیست ولی بدون دادن استقلال نباید انتظار داشته باشیم که بانک مرکزی بتواند وظیفه کنترل تورم را به خوبی ادا کند.
ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید.
کانال تلگرام دیوان اقتصاد صفحه اینستاگرام دیوان اقتصاد