در دنیای امروز، «شفافیت اطلاعات» نهتنها نشانهای از بلوغ مدیریتی و پاسخگویی نهادهاست، بلکه یکی از مهمترین مؤلفههای اعتمادسازی میان سازمانها و افکارعمومی به شمار میآید.
ضرورت راهاندازی «کدال سازمانی»؛ گامی در مسیر شفافیت فراگیر
ضرورت راهاندازی «کدال سازمانی»؛ گامی در مسیر شفافیت فراگیر

به گزارش دیوان اقتصاد، جامعهای که در آن اطلاعات حیاتی نهادها، بهویژه درباره عملکرد مالی، تصمیمات کلان و هزینهکرد منابع عمومی بهصورت نظاممند و منظم در دسترس عموم قرار گیرد، بیتردید زمینهساز مشارکت، نظارت عمومی و ارتقای بهرهوری خواهد بود.
در این میان، نظام بانکی کشور، گام مهمی در مسیر شفافسازی برداشته است. بانکها ملزم هستند کلیه گزارشهای مالی، مصوبات هیئتمدیره، صورتهای سود و زیان و سایر اطلاعات حیاتی حسابرسی شده خود را در سامانهای بهنام «کدال» منتشر کنند. این اطلاعات طبق زمانبندی دقیق، با نظارت نهادهای بالادستی افشا میشود و تمامی ذینفعان، از سهامداران گرفته تا نهادهای نظارتی و حتی عموم مردم، میتوانند در جریان آن قرار گیرند. چنین سازوکاری، بانکها را به پاسخگویی دائمی و انضباط سازمانی واداشته و بدون تردید موجب ارتقای استانداردهای عملکردی آنان شده است.
البته باید تأکید کرد که در سالهای اخیر تلاشهایی برای توسعه شفافیت در سایر نهادهای عمومی نیز صورت گرفته است. از جمله این اقدامات میتوان به انتشار صورتهای مالی بیش از هزار شرکت دولتی و نهاد عمومی غیردولتی از طریق سامانه کدال اشاره کرد؛ اتفاقی که به موجب قانون بودجه و با ابتکار وزارت امور اقتصادی و دارایی رقم خورد. همچنین سامانه «سماب» نیز در همین راستا راهاندازی شده است تا اطلاعات شناسنامهای، ساختار مالکیت، اعضای هیئتمدیره، منابع انسانی و وضعیت مالی شرکتهای دولتی را گردآوری کند.
از سوی دیگر، سامانه ملی دسترسی آزاد به اطلاعات iranfoia نیز برای پیگیری درخواستهای اطلاعاتی از دستگاههای عمومی در حال فعالیت است و برخی نهادها نیز به صورت مستقل سامانههای شفافیت داخلی خود را راهاندازی کردهاند.با وجود همه این گامهای مثبت، همچنان فقدان یک سامانه جامع و متمرکز افشای اطلاعات برای کلیه نهادهای عمومی و دولتی – همانند کدال بانکی – احساس میشود. سامانهای که فراتر از چند اقدام پراکنده و اختیاری، کلیه دستگاههای مصرفکننده منابع عمومی را ملزم به انتشار منظم، ساختاریافته و یکپارچه اطلاعات کلیدی خود کند.
در این مسیر، روابط عمومیها بیش از هر زمان دیگری میتوانند نقش کلیدی ایفا کنند. چرا که روابط عمومی در ذات خود، نقطهی تلاقی اطلاعرسانی و پاسخگویی است. اگر سازمانها ملزم به افشای اطلاعات شوند، این روابط عمومیها هستند که باید این فرایند را مدیریت، هدایت و شفافسازی کنند.
روابط عمومیهای حرفهای، نه صرفاً ابزار اطلاعرسانی، بلکه نهادهایی برای تضمین «حق دانستن» مخاطباند. آنان اگر در قلب فرایند شفافسازی قرار گیرند، میتوانند ضمن توانمندسازی سازمانها برای پاسخگویی مؤثر، نقش پلی ارتباطی میان دستگاهها و جامعه را ایفا کنند.
با این حال، باید یادآور شد که شفافیت زمانی به نتیجه مطلوب میرسد که جامعه نیز از آن استقبال کند. در حال حاضر، متأسفانه گاهی برخی رسانهها یا افراد به جای بهرهگیری از اطلاعات شفاف و استفاده از آن برای تحلیلهای جامع و بهبود عملکرد نهادها، از این اطلاعات به صورت گزینشی انتخاب میکنند و سعی در جریانسازی علیه آن سازمان دارند. به نظر میرسد ،رسانهها و روابط عمومیها باید فرهنگ «استقبال از شفافیت» را در بین نهادها، مدیران و افکار عمومی نهادینه کنند؛ فرهنگی که شفافسازی را نه تهدید، بلکه فرصت بداند؛ و سازمان پاسخگو را نه مقصر، بلکه پیشرو. تنها با چنین رویکردی است که میتوان مسیر حکمرانی نوین و مردمپایه را هموار کرد.
روز روابط عمومی، فرصتی است برای بازاندیشی در کارکرد این واحد مهم؛ و شاید بهترین زمان برای پیشنهاد شکلگیری یک سامانه ملی و الزامآور در حوزه شفافیت اطلاعاتی نهادهای عمومی. کدال بانکی نشان داده که میتوان شفاف بود.
محمد محسنی مهر
ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید.
کانال تلگرام دیوان اقتصاد صفحه اینستاگرام دیوان اقتصاد