مدیرعامل بیمه کوثر در گفتوگویی صریح درباره آنچه در پشت صحنه صنعت بیمه کشور میگذرد، سخن گفت، از رقابت نفسگیر شرکتهای بیمه در بازار و تبعات آن تا معدود محصولات صنعت بیمه که آنها نیز هر روز دستخوش داستان و ماجرایی هستند.
رقابت نفسگیر شرکتهای بیمه در بازار
رقابت نفسگیر شرکتهای بیمه در بازار
به گزارش دیوان اقتصاد به نقل از فارس طی سالهای گذشته تلاسهای بسیاری برای واگذاری فعالیتهای اقتصادی به بخش خصوصی و غیر دولتی، تنوع و تکثر فعالان اقتصاد و رقابتی شدن بازارها به نفع رشد پایدار بنگاهها از یکسو و مردم به عنوان مشتریان و مخاطبان آنها از سوی دیگر شد، نتیجه چنین تحولی در بازارهای پولی تنوع و تکثر بانکها و بیمههایی بود که به سرعت در عرصه اقتصاد ظهور کردند و البته به فعالیت و رقابتی نفس گیر روی آوردند. اگرچه جنبههای مثبت چنین تحولی قابل انکار نیست اما تبعاتی را نیر به همراه داشته است که مهمترین آن در هر دو بازار معضلی به نام نرخشکنی است، چنانکه بسیاری از اصول حرفهای در این بازارها فدای رقابت شده است، در بازار پول بسیاری از بانکها به قیمت ثبت زیانهای هنگفت در صورتهای مالیشان به پرداخت سودهای بالا ادامه می دهند و برعکس در صنعت بیمه محصولات بیمه بعضاً به ثمن بخث واگذار میشوند و بماند آنچه در پشت صحنه میگذرد.
متن گفتوگوی فارس را با مدیرعامل بیمه کوثر بخوانید:
مهمترین مشکلی که در سالهای اخیر، صنعت بیمه با آن دستبهگریبان بوده نرخشکنی است. این معضل تنها در صنعت بیمه نیست و ما در بانکها هم این مشکل را شاهدیم. در عینحال با توجه به اینکه صنعت بیمه و شرکتهای بیمه دارای سندیکای حرفهای هستند و از سوی دیگر بیمه مرکزی نیز همراه شرکتهای بیمه است، صنعت بیمه در چند سال گذشته تا چه حد توانسته در این چالش اساسی موفق شود و به هماهنگی و راهحل برسد؟
یکی از مشکلات صنعت بیمه دامپینگ و نرخشکنیهایی است که میبینیم. به نظرم اکثر مشکلات به این برمیگردد که فرهنگ بیمه و ضریب نفوذ صنعت بیمه در کشور ما پایین است. ما با بازار محدودی از محصولات و خدمات بیمهای مواجهیم، به همین علت رقابت شرکتها در این بازار محدود، رقابت نفسگیری شده است. من قبول ندارم که در صنعت مدیریت ریسک نداریم. کارها و نرخها هم کاملاً متناسب با مدیریت ریسک ارائه میشود؛ اما وقتی شما میخواهید در بستر محدودی رقابت کنید، گاهی تصمیمات مدیریتی بر موضوعات فنی و بهطور مشخص مدیریت ریسک فائق میآید. ما نرخهایمان را بر اساس مدیریت ریسک ارائه میکنیم، اما وقتی در میدان عمل، میخواهیم با شرکتهای دیگر رقابت کنیم، مجبوریم حداکثر ملاحظات را داشته باشیم تا سهممان را در بازار بیمه حفظ کنیم و ارتقا دهیم. به همین دلیل، برخی مدیران شرکتها تدبیر میکنند نرخهایی را بدهند که بتوانند سهمشان را در بازار حفظ کنند.
همانطور که گفتم اگر ما به دو مؤلفه توجه میکردیم، یعنی ابتدا گسترش فرهنگ بیمه و دوم افزایش ضریب نفوذ بیمه در کشور، آن وقت بازار صنعت بیمه گستردهتر میشد. اگر بازار گسترده میشد عملاً فضا برای کار بهبود مییافت، رقابتها فنیتر میشد و موضوعی که شما اشاره کردید، یعنی نرخشکنی، خیلی کم اتفاق میافتاد. اما الان کسانی که در شرکتهای بیمه فعالیت میکنند، چارهای جز مدیریت پرتفوی خود ندارند. به همین دلیل علیرغم خطراتی که احساس میکنند، برخی بیمهنامهها را میپذیرند و احتمالاً در پرداخت و مدیریت کردن خسارتهای آن نیز دچار مشکل میشوند.
فرمودید که معتقد نیستید مدیریت ریسک وجود ندارد بلکه به نظرتان قیمتها بر اساس مدیریت ریسک تعیین میشود، شما در کنسرسیوم بیمهها برای پوشش اتکایی صنعت نفت و گاز حضور دارید؟
خیلی کم.
بههرحال صنعت بیمه سال گذشته به دلیل آتشسوزی پتروشیمی بوعلی خسارت سنگینی را با توجه به بضاعتش پرداخت کرد؛ یا در آتشسوزی ساختمان پلاسکو موارد متعدد فقدان مدیریت ریسک را دیدیم. در آتشسوزی یک شرکت بزرگ قطعهساز، همه منتظر گزارش ارزیابی شرکت بیمهگر از دلایل حادثه بودند اما آن شرکت بیمه بدون اعلام گزارشی خبر داد خسارت را میپردازد. احساس میشود شرکتهای بیمه بیش از برخورد فنی و کارشناسی تلاش میکنند از اینگونه حوادث استفاده تبلیغاتی کنند.
تعریف من از مدیریت ریسک با شما کمی متفاوت است. مدیریت ریسک نمیگوید چون در فلان صنعت یا بهمان موضوع خطر وجود دارد ما ریسک آن را پوشش نمیدهیم؛ زیرا اساساً فلسفه حضور بیمه وجود ریسک و خطر بالقوه است. من اتفاقاً معتقدم ورود صنعت بیمه به جبران خسارت پتروشیمی بوعلی اقدام درستی بود. در این موضوع تنها بیمه ایران حدود 52 میلیون یورو پرداخت. از نظر من مهم این است که وقتی ریسک پوشش داده شد، درصد خطر با حق بیمه متناسب و منطقی پوشش داده شود اما شما میگویید چرا پلاسکو را بیمه کردید و ریخت.
دیدگاه شما در این موضوع کمی متفاوت است. همان موقع رییسکل بیمه مرکزی اعلام کرد اگر جو روانی به وجود آمده در آتشسوزی پلاسکو نبود، شرکتهای بیمه را به خاطر ورود به پلاسکو و پوشش بیمه ساختمان فرسوده جریمه میکرد. در مورد پتروشیمی بوعلی هم گفتند اگر صنعت بیمه بخواهد دوتای دیگر از این خسارتها بدهد، باید بساط صنعت را جمع کنیم و سود 40 سالهاش را بدهیم. به نظر میرسد بحث مدیریت ریسک در صنعت بیمه ما بیش از حد فدای رقابت شده است.
ببینید! ما پدیدهای داریم به نام پلاسکو. چون این شاخصهها را ندارد آن را بیمه نکنیم؟
اصول و دانش بیمه میگوید که اینگونه ساختمانها را نباید بیمه کرد.
ساختمانهای بالای 40 سال در تهران زیاد داریم؛ تکلیف آنها چه خواهد شد؟ بدون بیمه بمانند؟
بله. نمونهها زیادند؛ مثل ساختمان آلومینیوم در قلب شهر تهران.
اگر بیمه نکنیم یعنی به مردم فشار آوردهایم؛ یعنی ما هزینههای کمرشکن را از حاکمیت سوق میدهیم به سمت مردم. به نظرم این درست نیست. بیمه باید ورود کند و در عین حال به سمت قانونمندسازی و بهینهسازی برود. اینکه صنعت بیمه خود را کنار بکشد و بگوید من بیمه نمیکنم، عملاً شانه از زیر بار مسئولیت خالی کردن است. قرار نیست ما در صنعت بیمه فقط موضوعاتی را که بدون خطر هستند بیمه کنیم. اگر بنا بود چنین اتفاقی بیافتد، بیمه کارآیی خود را از دست میداد. آنچه دکتر همتی تأکید دارند، این است که بیمهها ورود کنند و شروع کنند به بازبینی و اصلاح ساختار. تذکرات لازم را به صاحبان و فعالان اقتصادی بدهند و بگویند چنانچه ریسکهای موجود رفع نشود ناگزیرند حق بیمه و هزینه بیشتری بپردازند؛ اما اینکه ما از ورود بیمه در اینگونه موارد اجتناب کنیم، عملاً کارآیی صنعت را از بین میبرد.
درست مثل اینکه هم اکنون بگوییم جادههای ما مشکل دارند، قانون دیه هر سال افزایش پیدا میکند، پس من هم بیمه شخص ثالث را پوشش نمیدهم. این یعنی ما هزینهها را روی شانه مردم و صاحبان خودرو گذاشتهایم.
به نکتهای اشاره کردید که اتفاقا جایش در صنعت بیمه ما خالی است. اصولا در دنیا صنعت بیمه وارد بحثهای فنی ریسک میشود و به فعالان اقتصادی توصیه و الزام میکند که وارد پیشنیازهای کاهش خطرات مانند قانونمندسازی، استانداردسازی و مقاومسازی شوند. با احراز این پیشنیازهاست که آن بیمهگران «ریسک احتمالی» را پوشش میدهند، نه ریسک قطعی را؛ اما تا الان صنعت بیمه ما وارد چنین فضاهایی نشده است.
این را قبول ندارم. شما پلاسکو را مثال زدید. فکر میکنید ما وارد موضوع بیمه این ساختمان نشدیم؟! احتمالاً نمایندگان ما هم رفتهاند لیکن در فضای رقابتی حذف شدهاند. چون ما کارشناس داریم در این جور موارد. کارشناس ما وارد پلاسکو میشود و مشکلات آن را میبیند و بر اساس ریسکهای موجود اعلام میکند بیمه کردن این ساختمان کمتر از فلان قیمت توجیه اقتصادی ندارد.
این درست است که بیمهها باید وارد شوند و به انجام اصلاحات تشویق کنند، اما واقعاً چقدر ما قدرت داریم. ما میتوانیم توصیه کنیم و بگوییم با این شرایط بیمه میکنیم یا نمیکنیم ولی نمیتوانیم جبر کنیم.
البته در حوزه نیروهای مسلح این کار را کردهایم. در این بخش چون حوزه فعالیت خودمان است و میتوانیم در سلسله مراتب بعضی چیزها را گوشزد کنیم؛ مثلا توصیه میکنیم که فلان بخش صنعتی شما نیاز به چنین خدمات ایمنی دارد. اما در جاهای دیگر نمیشود.
تمام مباحث ما به این برمیگردد که سفره بیمه محدود است. عمق، عرض و طول سفره همین است و برای اینکه من در این بازار جایگاهی داشته باشم، تدبیری کار میکنم. بچههای فنی من، طبیعتاً با من در حال محاجه هستند و معتقدند که نباید ما با این قیمتها ریسک را پوشش دهیم، اما من هم میبینم اگر نکنیم، باید درهای شرکت را ببندیم. به عبارت دیگر انگار وارد یک پیست دو و میدانی شدهایم که نباید در آن بدویم.
یعنی شما معتقدید الان صنعت بیمه مقهور شرایط خاصی است که به آن تحمیل شده و نباید استانداردها را در نظر گرفت؟
ببینید ما استانداردها را در نظر میگیریم اما اهم و فیالاهم میکنیم. مثالی بزنم. مردان یکی از ایالتهای هند بیمه عمر و زندگی خریدهاند و تکدیگری میکنند تا حق بیمهشان را بپردازند تا پس از مدتی یک مستمری داشته باشند. در کشور ژاپن به طور متوسط هر نفر 5 بیمهنامه عمروسرمایهگذاری دارد. در کشور ما فقط 10 درصد مردم دارای بیمهنامه عمر و سرمایهگذاری هستند.
یک بخش مسئله به این علت است که بیمههای تأمین اجتماعی در کشور ما حضور گسترده و قوی دارند.
من نمیخواهم وارد علتها شوم. بحث علتها زیاد است. میخواهم بگویم بالاخره فرهنگ بیمهای در کشور ما همین است. شرکتهای بیمه باید خیلی تلاش کنند تا یک بیمهنامه عمروسرمایهگذاری بفروشند تا بیمهنامههای دیگر. من اصلاً پس از حادثه پلاسکو تعجب کردم همان تعداد هم بیمهنامه داشتند. مطلقا فکر نمیکردم این تعداد خود را بیمه کرده باشند. واقعاً در کشور ما فرهنگ بیمه ضریب نفوذ پایین دارد. میخواهیم تا پایان برنامه ششم آن را به 7 برسانیم که من خیلی بعید میدانم ولی باید تلاش کرد. بازهم میگویم با این ضریب بیمه، بازار ما محدود است.
با هدف گسترش بازار، دو بیمهنامه طراحی کردهایم که اولی بیمهنامه حامی و موضوع آن پوشش بیمههای وکالت است. همان چیزی که در کشورهای دنیا مرسوم است. فرد وقتی میگوید من بدون حضور وکیلم صحبت نمیکنم یعنی «من بیمهنامهای دارم که رافع نیازهای حقوقی من است». به همین دلیل ورودی پروندهها به سیستم قضاییشان بسیار کم است. من شنیدهام در حال حاضر در کشور چیزی حدود 35 میلیون پرونده حقوقی داریم. این خیلی زیاد است. زمانی میگفتند حضرت آیتاله شاهرودی به کشور هند رفتهاند و دیده بودند در سیستم قضایی مراجعهکنندهای نیست. فکر کرده بود به خاطر ایشان تعطیل کردهاند. اما هندیها گفته بودند «نه! مراجعان همین اندازه هستند» و توضیح داده بودند سیستم حقوقی، وکلا و موکلانی دارند که بیمه هستند و طوری قراردادها را تنظیم میکنند که کار به دعوا نمیکشد. وکلا طوری با هم صلح و صفا میکنند که کار به اختلاف نکشد. تعداد محدودی به سیستم قضایی میروند که آنها را هم وکلا ظرف 48 ساعت مختومه میکنند. اما همین حالا که ما اینجا نشستهایم میتوانیم سه قرارداد امضا کنیم و 6 ماه بعد هم کارمان به سیستم قضایی بکشد. ما برای اولین بار بیمهنامه حامی یا پوشش هزینههای حقوقی را در کشور ایجاد کردهایم و امیدواریم این بیمهنامه بتواند بخش زیادی از مشکلات را حل کند. الان صنعت بیمه اساسا تنها روی 6 یا 7 بیمهنامه کار میکند. در آنها هم بیمهگذاران خوب خیلی محدودند و رقابت بر سر این خوبها خیلی زیاد است. اقداماتی که شما اشاره کردید پیشینه اقدامات ماست. پس از بررسی کارشناسی فنی در موضوعات بیمهای، هشدارهایی داده میشود برای اصلاح شرایط و کاهش ریسک.
یک سؤال دیگر. توان فنی صنعت بیمه ما برای ارزیابی ریسک چگونه است؟
28هزار میلیارد تومان گردش مالی صنعت بیمه است، حدود 25 هزار نفر هم در این صنعت فعالند. نمیگویم تمام تخصصهای بیمهای در حد آرمانی آن وجود دارد ولی باید اشاره کرد که توان تخصصی صنعت در جایگاه استاندارد و قابل قبولی قرار دارد.
خیلی در این زمینه عقب نیستیم. ما در این حوزه کارشناسان بسیار خوب داریم. یک جاهایی هم نقص داریم که همه دنیا هم دارند. این صنعت هر روز در حال پیشرفت است. یکی از چیزهایی که اتفاقاً قرار بود حل آن در اولویت برجام باشد، انتقال دانش بود. بحثهایی مانند انتقال پول به داخل کشور و فعال شدن بیمههای اتکایی خارجی مطرح بود. یکی از مهمترین دلایل رفتوآمدهای خارجی در صنعت بیمه، بحث انتقال دانش است که میبینیم این اتفاق افتاده است و سمینارهایی با حضور استادان بینالمللی بیمه برگزار میشود. کارشناسان ما هم میروند و تبادلات علمی صورت میگیرد. اینها میتواند کمک کند. یعنی اگر ما در حوزه کارشناسی احساس نیاز هم کنیم، میتوانیم از ظرفیتهای دنیا استفاده کنیم. در کشور ما از این نظر خیلی کمبود احساس نمیشود. یکی از مباحثی که بیمه مرکزی مطرح کرده این است که به مدیریت ریسک پرداخته میشود اما در محیط اعمال نمیشود. الان بیمه مرکزی در حوزه نظارت خیلی خوب ورود کرده است؛ مثلا در موضوعی مانند ذخایر فنی نظارت خود را به خوبی اعمال کرده است. بیمه مرکزی میگوید وضعیت ذخایر شرکتهای بیمه خوب نیست، اما با توجه به شرایط برای امسال 30 درصد آن را میگیرد. کسی که از بیرون نگاه میکند، چون اصلاح کار به صورت پلکانی پیش میرود، نباید بگوید بیمه مرکزی مدیریت ریسک ندارد یا در بحث ذخایر خوب مدیریت نمیکند. من هم خیلی دوست داشتم نرخ بیمهنامه بر اساس مدیریت ریسک اعمال شود اما مدیریت شرکت برخلاف نظرات کارشناسان ناگزیر است چندین متغیر را ببیند و بعد بگوید ریسک پوشش داده و بیمه نامه صادر شود یا نه.
چیزی که شما میفرمایید در حال حاضر معضل همه شرکتهای بیمه است. تابهحال نشده مدیران شرکتهای بیمه بنشینند و با یکدیگر چارهای بیاندیشند. اگر بخواهید خودتان را با بانکها مقایسه کنید، میتوانید بگویید صنعت بیمه موفقتر بوده است.
ما در صنعت بیمه گامهای خوبی برداشتهایم. به دلیل سیستمهای محاسباتی و نخبگانی که در این صنعت داریم مشغول تقویت سیستمهای نظارتی آن هستیم. مثلاً همین صدور کد یکتا برای خودروها اتفاق خوبی است. ITمحور کردن عملیات شرکتهای بیمهای اقدام خوب و کار درستی است. هیچ اتفاقی نیست که در صنعت بیمه بیافتد، اما در سیستمها ثبت نشود و همان لحظه بیمه مرکزی در جریان آن قرار نگیرد. مثلا در مواردی مانند بیمههای درمان، شخص ثالث و اخیراً بیمههای مسئولیت اعلام میکنند صدور بیمهنامه از یک تعداد که بیشتر شد، قیمت را خودشان تعیین میکنند. از همان جا تبادل اطلاعات با کارشناسان شرکتها را شروع میکنند و مثلا میپرسند که چرا فلان نرخ را دادهاند. اینگونه نیست که ما برای نرخ دادن و صدور بیمهنامه مبسوطالید باشیم. بیمه مرکزی نظارت دارد و این کار را انجام میدهد. در حال حاضر هم نظارتهای بیمه مرکزی شیوه بهتری را داراست و هم شرکتهای بیمه بر اساس ذات کار خودشان، مدیریت بهتری میکنند.
همانطور که قبلاً هم گفتم در بخش قبل به نکته خوبی اشاره کردید که من دوست داشتم آن را بازتر کنیم. همان مثالی که درباره سفر آیتاله شاهرودی زدید. در دنیا در بسیاری از موارد عملیات شرکتهای بیمه به طور غیرمستقیم کار نهادهای نظارتی را میکند. مثلاً کالایی قرار است مبادله شود، در این میان شرکت بیمه وارد میشود و بر اساس ارزیابی ریسک، قیمت میدهد. وقتی این کار انجام میشود رسماً دیگر کار به دعوا و معارضه کشیده نمیشود؛ چون کیفیت کالا، استحکام آن و خیلی از موارد دیگر در فرآیند ارزیابی ریسک روشن میشود. این نقش بیمه در کشور ما خیلی ضعیف است، به همین دلیل دادگاههایمان شلوغ است و نه تنها دادگاه که هرجا بحث نظارت و نهاد نظارتی هست، ناکارآمدی دوسویه مشاهده میشود؛ زیرا صنعت بیمه ما تا کنون چنین کارکردی نداشته است. شما گفتید که سفره ما کوچک است، اما اگر مردم بدانند که بیمه چنین کارآیی دارد، قطعاً حاضر خواهند بود هزینه آن را بپردازند.
یک وجه مهم فعالیت صنعت بیمه مشاوره است. مشکلی این است که بیمهابا وارد انواع تعاملات میشویم. بخشی از این به فرهنگ شرقی ما برمیگردد که اعتمادمان به دیگران خیلی زیاد است. در انعقاد خیلی از قراردادها طرفین حتی متن قرارداد را هم نمیخوانند و امضا میکنند. به بحث خودمان برگردیم. مثلا در بیمهنامهای که ما برای وکالت طراحی کردهایم مبحثی را به نام مشاوره ایجاد کردیم. در این سیستم به بیمهگذار میگوییم زنگ بزن و بپرس. حتی گاهی میگوییم اگر نپرسی ممکن است پوشش بیمهنامه بعدی را نداشته باشی. صنعت بیمه در حوزه تکالیف ملی خود میتواند مسئولیتهای اجتماعی را انجام دهد. یعنی ما به بیمهگذار میگوییم در هر کار حقوقی که میخواهی انجام دهی، نظر وکیل خودت را بگیر. در واقع از بروز شرایط دردسرساز پیشگیری میکنیم که شما فرمودید. اتفاقاً یکی از دغدغههای ما همین است که در حوزههای اقتصادی، صنعت بیمه چگونه میتواند سرمایهگذار و اصل سرمایهگذاری را پوشش ریسک دهد.
شما ساختوسازها را ببینید. باید سازوکاری باشد که اگر روزی پیمانکار از ادامه کار بازماند، پوششی وجود داشته باشد؛ اما الان میبینیم کسانی پیشخرید کردهاند و پول دادهاند، اما وسط ساختوساز کارشان رها شده و کسی هم این مسئله را پوشش نمیدهد. مثلاً در قرارداد دوطرف بندی آمده که کارفرما بدون اجازه میتواند برود ساختمان را بفروشد و این میشود منشأ کلی مسئله. یا در جایی تفاوت قیمت میخورد و کارفرما دیگر نمیتواند کار را ادامه دهد. صنعت بیمه در اینجا میتواند کمک کند تا او کار را ادامه دهد. میخواهم بگویم صنعت بیمه در حوزههای اقتصادی، اجتماعی و مسئولیت بسیار میتواند تأثیرگذار باشد و کمک کند. در حقیقت وقتی میگوییم مشاوره، قدم اول برداشته میشود تا مسایل روشن شود و در گامهای بعدی فرد را به دردسر نیاندازد.
وارد یک مبحث دیگر شویم. چند درصد پرتفوی شما را بیمه شخص ثالث تشکیل میدهد؟
سال قبل 62 درصد بود و با تلاشی که همکاران ما انجام دادند، علیرغم اینکه فروش ما 5 درصد رشد داشت، سهم بیمهنامههای شخص ثالثمان در پرتفو به 36 درصد رسید. میدانید که بیمهنامه شخص ثالث را در پرتفو نمیتوان بیمهابا کم کرد؛ چراکه تبعات اجتماعی دارد.
خودتان خواستید که سهم آن را در پرتفو کم کنید؟
بله، مدیریت کردیم.
اصلاحیه قانون شخص ثالث سال گذشته ابلاغ و اجرایی شد. قانون جدید چه ظرفیتهایی را برای بیمهگذار و بیمهگران ایجاد کرده است؟ ابعاد قانون جدید چندان برای مردم باز نشد. آیا این قانون توانسته در رابطه با بیمهنامه پرحاشیهای مانند شخص ثالث گرهگشایی کند؟
بیمهنامه شخص ثالث نمونه بارزی از نقشآفرینی صنعت بیمه در حوزه مسئولیتهای اجتماعی است که در سایر فعالیتهای اجتماعی باید مبنا قرار گیرد. ببینید حاکمیت چگونه از این پتانسیل در مهار مشکلات اجتماعی استفاده میکند. اگر در سایر محصولات بیمهای هم حاکمیت مانند شخص ثالث با شرکتهای بیمهگر تعامل کند ضریب نفوذ بیمه افزایش مییابد. بیمهنامه شخص ثالث یک بعد علمی و فنی و یک بعد اجتماعی دارد. بخشی هم وجود دارد که اساساً از حوزه اختیارات صنعت خارج است و تصمیم آن در جای دیگری گرفته میشود. در بحث خسارت جانی اگر دیه به همین شکل بخواهد رشد کند، چالشآفرین خواهد بود. قوه قضاییه بر اساس اصولی، نرخ دیه را هر سال تعیین میکند و افزایش میدهد، اما ما نمیتوانیم در کمیسیونها به همین نسبت حق بیمه ثالث را افزایش دهیم و اساساً پرداخت آن از توان مردم خارج و اعتراضبرانگیز است. خوب! این مسئله بین تعهدات و میزان خسارات پرداختی شکاف ایجاد میکند.
به نظرم بر اساس آمارها صنعت بیمه سالانه 2500 میلیارد تومان خسارات بیمه شخص ثالث را میپردازد.
طبق آخرین آمار بهنظر میرسد از کل 18هزار میلیارد تومان خسارت در صنعت بیمه حدود 8هزار میلیارد تومان در رشته ثالث و سرنشین باشد، البته متاسفانه 20 درصد این رقم ناشی از عملیات متقلبانه و خسارات ساختگی است.
در کل صنعت یا شخص ثالث؟
در کل صنعت؛ در شخص ثالث البته بیشتر است. مثلاً یک حادثه آتشسوزی جنبه بیمهای نداشته اما از بیمه خسارت آن را گرفتهاند. در شخص ثالث این موارد بسیار زیاد است. فوتی و جرحی که در حادثه تصادف نبوده، اما با سندسازی از بیمه خسارت گرفتهاند. من معتقدم هماکنون حدود 10تا20درصد خسارتهای صنعت بیمه کاذب است که پرداخت میشود و عمده آن در حوزه شخص ثالث است.
جزئیات را بیشتر توضیح میدهید؟
در قانون جدید راننده مقصر حادثه هم تحت پوشش بیمه است. به نظر ما این پوشش افراد را به بیاحتیاطی سوق میدهد. حاکمیت میخواهد در سوانح رانندگی هیچکس، چه عامل حادثه و چه حادثهدیده، دچار هزینههای کمرشکن نشود. استدلال هم این است که اگر یک نفر به سهو یا اشتباه قصور کرده، چرا خانوادهاش باید به دردسر بیافتد.
و این را صندوق خسارات بدنی میپردازد؟
بله. در بحث دیات موضوع یومالادا بودن هم مورد توجه قرار گرفته است. یعنی اگر حادثه در این طرف سال اتفاق افتاده باشد مبلغ دیه براساس زمان صدور رای محاسبه و پرداخت میشود.
معضل دیگر شرکتهای بیمه، این روزها بیمه تکمیلی درمان است. اجرای طرح جامع سلامت اگرچه در حوزه مسئولیتهای اجتماعی دولتها بسیار مورد اقبال بوده، اما افزایش تعرفههای درمان فشار زیادی را به تأمین اجتماعی و شرکتهای بیمهگر وارد آورده است. میزان فروش بیمهنامه درمان شما چقدر است؟
حدود 140 میلیارد تومان بیمهنامه درمان داریم که قرار است به 170 میلیارد تومان برسد، هم اکنون 22 درصد پرتفوی ما را درمان تشکیل میدهد.
ظاهراً جلساتی در سندیکای بیمهگران داشته و تصمیماتی هم اتخاذ کردهاید.
درمان در کل کشورهای دنیا پاشنه آشیل دولتها بوده است. شما میبینید که در آمریکا طرح بیمههای درمان دولت مانند اوباماکر مطرح است. دولتها همیشه از مقوله درمان حمایت کرده و به آن بودجه اختصاص دادهاند. اگر بخواهیم این مسئله را به طرح جامع سلامت ارتباط دهیم، باید گفت این طرح 7-6 بعد دارد. طرح تحول سلامت منجر به تعرفهگذاریهایی شد که در بخش دولتی، پرداخت از جیب مردم را کم کرد، اما گپ زیادی را میان هزینه درمان در بخش خصوصی و دولتی به وجود آورد. بخش خصوصی هم هزینهها را به بیمههای تکمیلی درمان منتقل میکند. این هزینهها وارد صنعت بیمههای اختیاری درمان میشود و باید نسبت به آن هوشیار بود. بیمه مرکزی هم مرتباً در این زمینه به بیمهگران هشدار میدهد که در اعلام نرخهای حق بیمه، دقت کافی را داشته باشند. اگر در حوزههای درمان هزینههای پرت را کم کنیم، صنعت بیمه میتواند ضرر ندهد. اما در حال حاضر درمان برای شرکتهای بیمه یک رشته پرخطر است.
روند موجود ظاهراً باعث شده بیمهها از حوزه درمان پا پس بکشند.
بله، محتاطتر شدهاند.
و البته تعرفه بیمه درمان ظاهراً 10 درصد افزایش پیدا کرده است.
متناسب با رشد تعرفههایی که در خدمات درمانی اتفاق میافتد، حق بیمه هم افزایش پیدا میکند. تعرفهها بالا رفته و کار در حوزه درمان پرخطرتر شده است. بعضی از شرکتهای بیمه این را بهعنوان ویترین کار استفاده میکنند؛ یعنی این بیمهنامه را ارائه میدهند تا سایر بیمهنامههای سازمانها و شرکتها را هم بتوانند جذب کنند والا خودشان هم میدانند با تعرفه فعلی درمان این رشته زیانده است.
اخیراً رییسکل بیمه مرکزی نسبت به زیانده شدن بیمههای مسئولیت هم هشدار داده است.
بیمههای مسئولیت فوقالعاده بیمههای پیچیدهای هستند. اقدامات کارشناسی در بیمههای مسئولیت باید دوچندان باشد. رقابت در بیمههای مسئولیت بیشتر است. فضا برای تخلفاتی که در این رشته میتواند صورت بگیرد هم بازتر است. وقتی فردی را در حوزه مسئولیتش بیمه میکنیم، او همه چیز را میتواند در قالب مسئولیت خود بیاورد و تعریف مشخصی ندارد. این پیچیده و گسترده بودن، دارای مرزهای نامشخص بودن و از سوی دیگر توان فنی محدود در کشور برای ارزیابی ریسک و پرداخت خسارت آن، سبب شده است ورود به این حوزه مانند حرکت در میدان مین باشد.
صنعت بیمه تا چه حد تاکنون به بیمهنامههای مسئولیت ورود کرده است؟
حدود 5درصد پرتفوی صنعت، بیمه مسئولیت است. حساسیت بیمه مرکزی در این حوزه منطقی است اما چون درصد آن در پرتفو محدود است، ما باید اول روی بیمههای شخص ثالث و شاخصهای تأثیرگذار بر روی آن تمرکز کنیم، بعد از آن بیمههای درمان و در سومین مرحله وصول مطالبات صنعت بیمه مهم است. من اهمیت وصول مطالبات انباشتهشده صنعت بیمه را بسیار بیشتر از مخاطرات بیمه مسئولیت میدانم.
طلب شما از ساتا چقدر است؟
حجم مطالبات انباشته ما زیاد نیست. ما بیمهنامه شخص ثالث خودمان را به نیروهای لشکری و کشوری اقساطی میفروشیم و وقتی پرداخت کسورات بازنشستگان با تأخیر مواجه میشود، مطالبات ما هم دیرتر وصول میگردد. این معوقات نه در ساتا بلکه در سایر بیمهگذاران ما هم وجود دارد. سازمانها اغلب بودجهمحور هستند و وقتی بودجهشان تأمین نشود، پرداخت بدهیهایشان هم با مشکل مواجه میشود.
وضعیت اقتصادی کشور که اشاره کردید چقدر در صورتهای مالی شرکتهای بیمه و سود و زیان آنها تأثیرگذار بوده است؟
بههرحال بیمه یکی از نهادهای مهم پولی و مالی در دنیاست و اقتصاد ارتباط مستقیمی با نهادهای پولی و مالی دارد. ما در سه حوزه بیمهگری، اتکایی و سرمایهگذاری با مشکل مواجهیم. وقتی اقتصاد با رکود مواجه میشود، صنعت بیمه هم با مشکل مواجه خواهد شد. وقتی مردم در اقتصادشان دچار مشکل شدند، بیمه آخرین چیزی است که به آن فکر میکنند. از سوی دیگر در حوزه اتکایی و بیمههای بزرگ، بخشهای مربوط با مشکل مواجهند. زمان امضای قرارداد تقاضای تخفیف زیاد دارند و چانه میزنند و هنگام پرداختشان هم با تأخیر روبهرومیشویم. از سوی دیگر در حوزه سرمایهگذاری، اینکه کجا سرمایهگذاری انجام شود مسئله است. در سالهای گذشته بسیاری از شرکتهای بیمه ذخایر عمر و سرمایهگذاری خود را در بخش ساختمان و مسکن سرمایهگذاری کردهاند، اما الان این بخش در رکود است و در فروش این داراییها مشکل دارند. مطالبات در صنعت یک چالش است و ما هم داریم، اما رقم مطالبات ما قابل قیاس با برخی دیگر از شرکتها نیست. این مشکل با اجماع ملی حل میشود.
یکی از بخشهایی که روی آن تأکید میشود انتقال بیمههای اتکایی به خارج از کشور است. برجام در این رابطه چقدر راهگشا بوده است؟ و چقدر توانسته به بازارهایمان قبل از تحریمها برگردیم.
فضای صنعت بیمه در پسابرجام بیشتر فضای ارزیابی بوده است. برداشت من این است، نه اینکه عملی اتفاق نیفتاده باشد بالاخره شرکتهای خارجی میآیند تا بیشتر فضا را بسنجند. در واقع دنبال این هستند که زمانی اگر اتفاقی افتاد عقب نمانند و لینکهایشان را برقرار کرده باشند. بیشتر دارند بسترسازی میکنند. به نظر من اگر قرار باشد اتفاقی بیفتد باید با محوریت بیمه مرکزی باشد. یعنی بیمه مرکزی به صورت یک پکیج کل ریسکهای کشور را به شرکتهای اتکایی بینالمللی منتقل کند،حاکمیت ورود کند و ضمانتهای لازم داده و گرفته شود.
در جمعبندی چالشها و فرصتهای کنونی صنعت بیمه را چگونه ارزیابی میکنید.
بگذارید اول چالشها را بگویم. هرچه از چالش بخواهم بگویم برمیگردد به فرهنگسازی. ضریب نفوذ صنعت هم پایین است. به واسطه این دو عامل رقابتهایی که داریم، رقابت سالمی نیست. به خاطر رقابتهای ناسالم بیمهگری حجم مطالبات افزایش مییابد و وصول مطالبات سخت میشود. اتفاق دیگر بیمهنامههایی است که دارند از گردونه فعالیت شرکتهای بیمه خارج میشوند. الان میبینیم ثالث زیانده است، در پرتفو سهم آن را کم میکنیم. بعد ناچاریم بیمهنامه درمان را کنترل کنیم. کنترل یعنی در فاز فعلی این بیمهنامه را پوشش ندهیم. بعد مسئولیت اوضاعش خراب میشود و این روال ادامه مییابد. اما بیمهگذاران بزرگ سبدی از این محصولات را میخواهند. از سوی دیگر شبکه فروش ما از حالت دانشمحوری و راهبردمحوری در حال خارج شدن است. یکی از چالشهای جدید صنعت هم بحث استارتآپها و فعالیت نمایندگیها و بیمهگران در فضای مجازی است.
درباره فرصتها هم باید بگویم نظارت تقویتشده بیمه مرکزی یک نقطه قوت است. در این بخش بیمه مرکزی کار میکند و در موارد لازم هشدارها را به شرکتهای بیمه میدهد. گردش مالی 28هزار میلیارد تومانی در بیمههای تجاری خود یک فرصت است که باید مورد توجه حاکمیت قرار گیرد.
به نظرتان ظرفیت 28000 میلیارد تومانی صنعت بیمه خود یک چالش نیست؟ منابع تنها یکی از صندوقهای درآمد ثابت بورسی معادل این رقم است.
نمیگویم 28000 میلیارد تومان عدد خوبی است اما میگویم به خودی خود یک ظرفیت است. در اینکه باید ظرفیت آن افزایش پیدا کند بحثی ندارم. در دنیا اساساً بیمهها هستند که سهامدار بانکها هستند، اما اینجا درست برعکس است. حدود 25هزار نفر در این صنعت اشتغال دارند. این خود یک ظرفیت است.
از سوی دیگر 32 شرکت بیمه در این صنعت فعال هستند. کاری ندارم کم است یا زیاد، اما بههرحال نهادسازی شده و دارند کار میکنند. در مجموع من فکر میکنم راه برای کار در صنعت بیمه زیاد است.
یکی از چالشهای اساسی ما هم بحث سرمایهگذاری است. وقتی وضعیت اقتصادی دچار رکود است، سرمایهگذاری در صنعت کاهش مییابد، یکی از مشکلات صنعت بیمه هماکنون افزایش سرمایه شرکتهاست. با این شرایط کسی نمیآید در شرکتها سرمایهگذاری کند. ما جزو معدود شرکتهایی هستیم که 250 میلیارد تومان سرمایه ثبتی داریم و ارزش بازارمان 400 میلیارد تومان است. در مجموعه وزارت دفاع چند ماه پیش همکاری شد و ما سهام چهار شرکت پربازده پتروشیمی را گرفتیم که تا الان سود قابل توجهی داشتهایم.
در حوزه سودآوری بیمه کوثر الان خوب کار میکند و تا پایان سال سود خوبی را به سهامداران خواهیم داد. حال اگر فضای رقابت و فضای اقتصادی خوب باشد ببینید چه اتفاقی میافتد. اگر وضعیت اقتصادی کشور با گشایش روبهرو باشد، سرمایهگذاریهای ما بهتر جواب میدهد، وضعیت صنعت بهتر میشود و شرکتهایی که خوب سرمایهگذاری و برنامهریزی کردهاند، رشد سریعتری خواهند داشت.
ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید.
کانال تلگرام دیوان اقتصاد صفحه اینستاگرام دیوان اقتصاد