امین ابراهیمی مدیرعامل فولاد خوزستان در پنل چالشها و فرصتهای تأمین و توسعه انرژی در صنعت فولاد در افتتاحیه جشنواره فولاد گفت: اگر به بررسی صورتهای مالی شرکتهای بزرگ فولادی بپردازیم، نکات قابل توجهی را مشاهده خواهیم کرد. در شش ماهه اخیر، این شرکتها با یک مارکت کپ نزدیک به ۸۱۰ هزار میلیارد تومان مواجه بودهاند.
نرخ بازگشت سرمایهگذاری توجیحپذیر نیست!
نرخ بازگشت سرمایهگذاری توجیحپذیر نیست!
به گزارش دیوان اقتصاد، باید توجه داشت که ارزش جایگزینی این مارکت کپ حداقل سه برابر این مقدار است و به حدود ۳۲۰۰ هزار میلیارد تومان میرسد. مجموع سود این شرکتها در شش ماهه اخیر به رقمی نزدیک به ۱۵ هزار میلیارد تومان رسیده است، در حالی که سرمایه آنها نزدیک به ۴۰۰ هزار میلیارد تومان است. این آمار نشان میدهد که بازگشت دارایی در صنعت امروز به زیر ۱۰ درصد کاهش یافته و به طور خاص، به زیر ۷ درصد رسیده است. این مسأله یکی از مهمترین چالشها و شاخصهایی است که بنگاههای اقتصادی را تهدید میکند و واقعاً نشاندهنده ناتوانی این صنعت سازنده است که ۱۶ درصد صادرات کشور و ۵ تا ۶ درصد از تولید ناخالص داخلی را در اختیار دارد.
کاهش حاشیه سود ناشی از عوامل مختلفی است. حاشیه سود گزارششده توسط شرکتها، در واقع نمایانگر واقعیت نیست. چرا که اگر تجدید ارزیابی این شرکتها انجام شود، سودی که توزیع میکنند، عمدتاً ناشی از عدم شناسایی استهلاک است. این وضعیت مشابه توزیع سود از یک کوره است که بدون در نظر گرفتن هزینههای واقعی، بین سهامداران تقسیم میشود.
امروزه، هزینهها در صنعت فولاد به طور قابل توجهی افزایش یافته است و در عین حال درآمدها ثابت ماندهاند. در شرایطی که مکلف به عرضه ارز به نرخ نیمایی بودیم، باید بگوییم که ما نزدیک به چهار و نیم میلیارد دلار ارز از طریق اختلاف نرخ ارز صادر کردهایم. اما آیا قیمتها و درآمدها متناسب با هزینهها افزایش یافتهاند؟ این در حالی است که در یک ماه اخیر، شاهد تورم فروش بودهایم و حاشیه سود کاهش یافته است.
در هر محفلی که بحث میشود، اولین جایی که مورد هجمه قرار میگیرد، صنعت فولاد است اما خوشبختانه، وزارتخانهها در این دوره تغییر نگرش داشتهاند و حداقل ما دیگر به عنوان محکوم شناخته نمیشویم. اما نکتهای که باید مورد توجه قرار گیرد، این است که اداره برق و گاز تنها مسئول قطع خدمات خود هستند و با استفاده از ابزارهای قهری، این صنعت را تحت فشار قرار میدهند.
سوالی که باید از حکمرانان این صنعت پرسیده شود این است: آیا صنعت فولاد برای کشور مزیت دارد یا خیر؟ اگر پاسخ مثبت است، نوع نگاه و حمایتها باید تغییر کند. نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که هر بخش فقط مشکلات خود را حل کند. در بسیاری از موارد، اولین جایی که مشکلات به آنجا منتقل میشود، صنعت فولاد است.
ما باید صنعت فولاد را به عنوان یک پکیج ببینیم و نمیتوانیم مسئولیتهای اجتماعی آن را نادیده بگیریم. همچنین نمیتوانیم نیازهای انسانی و هزینههای انرژی را فراموش کنیم. قیمت برق برای ما نزدیک به ۲۷ یورو به ازای هر مگاوات ساعت افزایش یافته است. بنابراین، محدودیتها باید در کنار قیمتها مورد بررسی قرار گیرند تا بتوانیم تصویر واضحتری از وضعیت واقعی صنعت فولاد داشته باشیم.
ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید.
کانال تلگرام دیوان اقتصاد صفحه اینستاگرام دیوان اقتصاد