مهمترین شاخص توسعه اقتصادی چیست و سرمایهگذاری مطلوب در حوزه تولید چه الزاماتی دارد؟
راه را گم کردهایم
راه را گم کردهایم

به گزارش دیوان اقتصاد، در دنیای امروز، که رقابتهای جهانی به طور فزایندهای بر پایه نوآوری، بهرهوری و کارایی بنا شدهاند، رشد تولید به عنوان یکی از مهمترین شاخصهای توسعه اقتصادی در کشورهایی مانند ایران بهشمار میآید. افزایش تولید نهتنها نشاندهنده پویایی صنایع و بنگاههای اقتصادی است بلکه عاملی کلیدی در بهبود تراز تجاری، کاهش بیکاری و افزایش سطح زندگی اجتماعی محسوب میشود. در این مقاله، با نگاهی جامع و تحلیلی به ابعاد مختلف رشد تولید خواهم پرداخت و بر اهمیت زیرساختهای ملی و منطقهای در این مسیر تأکید میشود. همچنین، شرایط و الزامات مورد نیاز برای رشد تولید در سطح خرد (بنگاههای تولیدی) و کلان (اقتصاد ملی) مورد بررسی دقیق قرار خواهد گرفت.
با توجه به چالشهای موجود از جمله تحریمهای بینالمللی، وابستگی به نفت و بهرهوری پایین نیروی کار، ضرورت اصلاحات ساختاری و بهبود زیرساختها بیش از پیش احساس میشود. در ادامه به بیان مقدمات و الزامات رشد تولید، تأثیر زیرساختها بر تولید، و دلایل عدم بازدهی مطلوب سرمایهگذاری در تولید بدون سرمایهگذاری جدی در زیرساختها میپردازیم.
۱. مقدمات و الزامات رشد تولید در سطح خرد
1.1- تأمین مالی و سرمایهگذاری
یکی از اساسیترین الزامات رشد تولید در سطح خرد، دسترسی آسان به منابع مالی و سرمایهگذاریهای کمهزینه است. بنگاههای تولیدی برای توسعه فرآیندها و ارتقای سطح فناوری نیازمند منابع مالی هستند. دسترسی به اعتبارات بانکی با نرخ بهره مناسب، بازارهای سرمایه و تشویق سرمایهگذاری خارجی از جمله مواردی هستند که باید فراهم شوند. به علاوه، توسعه مکانیسمهای تأمین مالی مبتنی بر نوآوری و حمایت از استارتآپها میتواند نقش بسزایی در رونق صنایع کوچک و متوسط داشته باشد.
۱.۲- فناوری و نوآوری
بهروزآوری ماشینآلات و بهرهگیری از فناوریهای نوین از دیگر نکات مهم است. ایجاد و تقویت زیرساختهای تحقیق و توسعه (R&D) و ایجاد پلهای ارتباطی میان دانشگاهها، مراکز پژوهشی و صنعت، زمینهساز بهبود کیفیت محصولات و افزایش بازدهی تولید میشود. بهرهگیری از فناوریهای دیجیتال، اتوماسیون و اینترنت اشیا (IoT) در بنگاهها میتواند هزینههای تولید را کاهش داده و بهرهوری را به شکل قابلتوجهی افزایش دهد.
۱.۳- بهبود مدیریت و نیروی انسانی
یکی از عوامل مؤثر بر موفقیت در سطح خرد، توانمندسازی و بهبود مهارتهای نیروی انسانی است. آموزشهای فنی و حرفهای بهروز، توسعه مدیریت زنجیره تأمین و ارتقای سیستمهای نظارتی و کنترل کیفیت از جمله موارد ضروری است. بنگاهها باید از روشهای مدیریتی نوین بهره ببرند تا بتوانند به انعطافپذیری بالا، کنترل هزینهها و پاسخگویی سریع به تغییرات بازار دست یابند.
۱.۴- بازاریابی و توسعه بازار
یکی دیگر از الزامات افزایش تولید در سطح خرد، تقویت بسترهای بازاریابی و دسترسی به بازارهای داخلی و بینالمللی است. ایجاد برندهای معتبر، استفاده از فناوریهای نوین در بازاریابی دیجیتال و توسعه رویکردهای صادراتمحور، میتواند سهم محصولات ایرانی در بازارهای جهانی را بهبود بخشد. در این راستا، برقراری تعاملات مستمر با مشتریان و بهبود کیفی محصولات از اهمیت ویژهای برخوردار است.
۱.۵- زیرساختهای تولید
برای توسعه تولید، دسترسی به زیرساختهای فیزیکی مانند تأمین انرژی پایدار، حمل و نقل کارآمد و لجستیک مناسب امری ضروری است. وجود سیستمهای آبرسانی منظم، شبکههای حملونقل مدرن و قدرت توزیع انرژی با هزینه مناسب تأثیر مستقیمی بر کاهش هزینههای عملیاتی و افزایش بهرهوری واحدهای تولیدی دارد. این زیرساختها نقشی کلیدی در تسهیل فعالیتهای اقتصادی و ایجاد بستر مطلوب برای رشد تولید ایفا میکنند.
۲. الزامات رشد تولید در سطح کلان (اقتصاد ملی)
۲.۱- ثبات اقتصادی و سیاسی
ثبات اقتصادی و سیاسی زمینهساز سرمایهگذاری و رشد اقتصادی پایدار است. کنترل تورم، مدیریت نرخ ارز و ایجاد فضای امن برای سرمایهگذاری، از جمله الزامات مهم در راستای ارتقای تراز تولیدی کلان کشور به شمار میروند. سیاستهای پولی و مالی منسجم که بتوانند نوسانات اقتصادی را کاهش دهند، نقش بسزایی در جذب سرمایههای داخلی و خارجی دارند.
۲.۲- سیاستهای صنعتی و تجاری
حمایت از صنایع پیشران، کاهش تعرفههای وارداتی مواد اولیه و ماشینآلات تولیدی، از مولفههای مهم در روند رشد تولید در سطح ملی است. تدوین سیاستهای صنعتی هدفمند که با ایجاد انگیزه برای سرمایهگذاریهای استراتژیک و تسهیل فعالیتهای تولیدی همراه باشد، میتواند رشد سریعتر تولید و افزایش رقابتپذیری در بازارهای جهانی را به همراه داشته باشد.
۲.۳- تحول نظام مالیاتی و بانکی
ایجاد نظام مالیاتی منصفانه و اصلاح سیستم بانکی برای کاهش نرخ سود و افزایش دسترسی به اعتبارات، از جمله اقداماتی است که نقش مهمی در رونق فعالیتهای اقتصادی دارند. با اعمال تسهیلات مالی و معافیتهای مالیاتی برای بنگاههای تولیدی، میتوان هزینههای اضافی را کاهش داده و فضای مناسبی برای رشد صنعتی فراهم کرد.
۲.۴- توسعه زیرساختهای کلان
توسعه زیرساختهای ملی مانند راهها، بنادر، شبکههای ارتباطی و دیجیتال بهعنوان محرکی برای بهبود فرآیندهای اقتصادی، نقش تعیینکنندهای در رشد تراز تولیدی دارد. سرمایهگذاری در انرژیهای تجدیدپذیر و ایجاد زیرساختهای پایداری در حوزههای حمل و نقل و انرژی، نه تنها هزینههای تولید را به طرز چشمگیری کاهش میدهد بلکه موجب افزایش امنیت اقتصادی میشود.
۲.۵- توسعه روابط بینالملل
روابط بینالمللی قوی و رفع تحریمها، به جذب سرمایهگذاری خارجی و گسترش همکاریهای اقتصادی کمک شایانی میکند. کشورهایی که بازارهای صادراتی گسترده دارند، در جذب شرکتهای چندملیتی موفقتر عمل میکنند. توسعه روابط اقتصادی با کشورهای منطقه و جهان، زمینه ساز رشد تولید و افزایش اشتغال است.
۲.۶- نوآوری و فناوری در سطح ملی
ایجاد پارکهای فناوری و مراکز رشد استارتآپی به عنوان بسترهایی برای پیشرفت علمی و فناوری، امکان افزایش سهم تحقیق و توسعه در تولید ناخالص داخلی را فراهم میکند. استفاده از تکنولوژیهای نوین در صنایع مختلف میتواند عملکرد اقتصادی را بهبود بخشیده و بهرهوری را افزایش دهد.
۲.۷- بهبود فضای کسبوکار
حذف بوروکراسیهای اداری و کاهش زمان صدور مجوز، از جمله عواملی است که فضا را برای رشد بنگاههای تولیدی و افزایش سرمایهگذاری بهبود میبخشد. مبارزه با فساد اقتصادی و شفافسازی قوانین از جمله اقدامات ضروری برای جذب اعتماد سرمایهگذاران به شمار میروند.
۳. چالشها و فرصتهای ایران در رشد تولید
۳.۱- چالشهای ساختاری و اقتصادی
در کنار الزامات ذکرشده، ایران با چالشهایی مانند وابستگی به نفت، بهرهوری پایین در بخشهای مختلف اقتصادی، و هزینههای انرژی نامتعادل روبرو است. این چالشها باعث میشوند تا بدون اصلاحات ساختاری و سرمایهگذاریهای اساسی در زیرساختهای ملی، رشد تولید نتواند به شکلی پایدار و کارآمد ادامه یابد. تحریمها نیز محدودیتهای فراوانی را در زمینه دسترسی به فناوریهای مدرن ایجاد نمودهاند.
۳.۲- فرصتهای موجود
وجود یک شبکه وسیع جادهای و خطوط ریلی، دسترسی نسبی به انرژی ارزان (به ویژه گاز و برق) و پیشرفتهای اخیر در حوزه مخابرات میتواند در صورت بهروزرسانی و بهینهسازی، به عنوان نقاط قوت قابل استثمار در مسیر رشد تولید ایران به شمار آید. ایجاد ساختارهای PPP (مشارکت عمومی-خصوصی) جهت بهرهبرداری از این امکانات میتواند فرصتهای سرمایهگذاری بیشتری را به ارمغان آورد.
۳.۳- تحلیل نقاط قوت و ضعف زیرساختها
در حوزه زیرساختهای ملی و منطقهای، نقاط قوت و ضعف به شکلی دوگانگی وجود دارند که باید به دقت مدیریت شوند:
الف) نقاط قوت
• شبکه جادهای گسترده
با وجود فرسودگیهای موجود، شبکه راههای کشور به عنوان ستون فقرات حمل و نقل داخلی و بینالمللی عمل میکند.
• دسترسی به انرژی ارزان
استفاده از منابع انرژی ارزانتر نسبت به برخی از کشورهای همجوار مزیتی برای فعالیتهای صنعتی است.
• پیشرفت در حوزه مخابرات
پوشش گسترده اینترنت و فناوریهای ارتباطی نوین زمینههای نوآوری در تولید و خدمات را فراهم میآورد.
ب) نقاط ضعف
• فرسودگی و ناکارآمدی زیرساختهای حمل و نقل
بسیاری از جادهها و خطوط ریلی نیازمند بهروزآوری و افزایش ظرفیت بارگذاری هستند.
• مشکلات مدیریت منابع آب
نارسایی در مدیریت منابع آبی، به ویژه در مناطق کشاورزی و معدنی، مانعی جدی بر سر راه بهبود تولید است.
• تأثیر تحریمها
محدودیتهای ناشی از تحریمهای بینالمللی، دسترسی به فناوریهای پیشرفته و تجهیزات مدرن را مختل ساخته است.
۴. نقش و اهمیت زیرساختهای ملی و منطقهای در رشد تولید
۴.۱- کاهش هزینههای لجستیک و حمل و نقل
توسعه و بهبود زیرساختهای حمل و نقل مانند راهها، خطوط ریلی و بنادر، به طور مستقیم هزینههای مرتبط با انتقال مواد اولیه و محصولات نهایی را کاهش میدهد. به عنوان مثال، توسعه خطوط ریلی سریعالسیر میتواند زمان حمل و نقل و هزینههای لجستیکی را به میزان قابل توجهی کاهش دهد. این امر به بنگاههای تولیدی اجازه میدهد تا با هزینههای پایینتر و زمان تحویل سریعتر، سهم خود را در بازارهای داخلی و بینالمللی افزایش دهند.
۴.۲- تأمین انرژی پایدار و بهینه
دسترسی به منابع انرژی پایدار از طریق توسعه نیروگاههای مدرن و بهبود شبکههای توزیع، یکی از اصلیترین عوامل کاهش هزینههای تولید است. قطعیهای مکرر برق یا مشکلات در تأمین سوخت، خسارات مالی عظیمی را به صنایع وارد میکنند. بنابراین، سرمایهگذاری در طرحهای نوین انرژی و استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر میتواند از بروز چنین مشکلاتی جلوگیری کند و روند تولید را پایدارتر نماید.
۴.۳- توسعه سیستمهای آبرسانی و بهینهسازی مصرف آب
با توجه به اینکه در بسیاری از بخشهای تولید، از جمله صنایع کشاورزی و معدنی، آب یکی از منابع حیاتی است، سرمایهگذاری در بهبود سیستمهای آبرسانی و بازیافت آب میتواند ضایعات را کاهش داده و بهرهوری را افزایش دهد. مدیریت هوشمندانه منابع آبی، به ویژه در مناطقی که دچار بحران آب هستند، نقش مهمی در توسعه پایدار این صنایع ایفا میکند.
۴.۴- ایجاد بسترهای دیجیتال و هوشمندسازی
زیرساختهای دیجیتال و فناوری اطلاعات، زمینههای توسعه اقتصاد دیجیتال و استارتآپهای دانشبنیان را فراهم میآورند. اتصال با سرعت بالا و بهرهگیری از تکنولوژیهای نوین مانند اینترنت اشیا، امکان ایجاد سیستمهای نظارتی پیشرفته و بهبود فرآیندهای تولیدی را فراهم میکند. این تحول دیجیتال میتواند به شکل قابل توجهی بهرهوری بنگاهها را افزایش داده و هزینههای عملیاتی را کاهش دهد.
۴.۵- جذب سرمایهگذاری خارجی
از سوی دیگر، کیفیت زیرساختهای فیزیکی و دیجیتال، ارزیابیهای اولیه سرمایهگذاران خارجی را تحت تأثیر قرار میدهد. کشورهایی که در زمینه زیرساختهای حمل و نقل، انرژی و فناوریهای ارتباطی پیشرفتهای چشمگیری داشته باشند، سرمایهگذاران بیشتری را جذب خواهند کرد. این موضوع به نوبه خود موجب رونق فناوریهای نوین و توسعه صنایع میشود.
۵. دلایل بازدهی ناکافی سرمایهگذاری در تولید بدون سرمایهگذاری در زیرساختها
۵.۱ - وابستگی به زیرساختهای ناکارآمد
سرمایهگذاری در تولید به تنهایی، بدون توجه به زیرساختهای پشتیبان، میتواند با بازدهی کافی همراه نباشد. بنگاههای تولیدی با وجود افزایش تولید، اگر با هزینههای لجستیک بالا، قطعیهای انرژی یا مشکلات آبرسانی مواجه شوند، نمیتوانند به عملکرد مطلوب دست یابند. در واقع، زیرساختهای ناکارآمد باعث افزایش هزینههای عملیاتی و کاهش رقابتپذیری در سطح داخلی و بینالمللی میشوند.
۵.۲- کاهش بهرهوری و افزایش هزینههای عملیاتی
وجود زیرساختهای ضعیف، هزینههای تولید را بهصورت غیرمستقیم افزایش میدهد. به عنوان مثال، عدم بهبود حمل و نقل موجب افزایش هزینههای توزیع محصولات میشود که این امر تأثیر منفی بر قیمت نهایی کالاها دارد. به همین ترتیب، نقص در شبکههای توزیع انرژی و آب میتواند مانع از بهرهوری بالا و کاهش تلفات تولید گردد.
۵.۳- عدم جذب سرمایهگذاری خارجی و فناوریهای نوین
سرمایهگذاران خارجی و شرکتهای فناوری محور به دنبال محیطهای اقتصادی با زیرساختهای قوی و کارآمد هستند. در صورت عدم توسعه زیرساختهای مرتبط، حتی اگر سرمایهگذاری در بخش تولید افزایش یابد، جلب سرمایههای خارجی و انتقال فناوری به سطح کشور به شدت محدود میشود. این محدودیتها، رشد نوآوری و بهبود عملکرد تولید را مختل کرده و باعث میشود که اهداف بلندمدت اقتصادی محقق نشود.
۶. راهکارهای توسعه زیرساختها جهت رشد تولید
۶.۱- افزایش سرمایهگذاری دولتی و خصوصی
بهرهگیری از مدلهای نوین مشارکت بین بخش عمومی و خصوصی (PPP) میتواند راهحلی مؤثر برای تأمین منابع مالی و اجرایی پروژههای زیرساختی باشد. واگذاری پروژهها به بخش خصوصی در ازای دریافت عوارض معقول یا مشارکت در سودآوری، میتواند سرمایهگذاریهای اساسی در حوزههای حمل و نقل، انرژی و آب را تسهیل کند.
۶.۲- اولویتبندی پروژههای استراتژیک
تمرکز بر پروژههایی که بیشترین تأثیر را بر کاهش هزینههای تولید و افزایش بهرهوری دارند، از اهمیت بالایی برخوردار است. برای مثال، تکمیل پروژههای راهآهن استراتژیک مانند ارتباط چابهار-زاهدان میتواند هزینههای لجستیکی صنایع کلیدی را به میزان قابل توجهی کاهش دهد و دسترسی به بازارهای بینالمللی را تسهیل کند.
۶.۳- بهبود مدیریت منابع آب و انرژی
سرمایهگذاری در سیستمهای هوشمند آبرسانی و مدیریت منابع انرژی، از جمله راهکارهایی است که میتواند کیفیت خدمات ارائهشده به بنگاههای تولیدی را افزایش دهد. توسعه نیروگاههای تجدیدپذیر و استفاده از فناوریهای نوین در شبکههای توزیع انرژی، ضمن کاهش هزینههای عملیاتی، به بهبود پایداری و کارایی تولید کمک میکند.
۶.۴- هوشمندسازی زیرساختها
بهرهگیری از فناوریهای نوین مانند اینترنت اشیا (IoT) و هوش مصنوعی در مدیریت زیرساختهای حمل و نقل، انرژی و آب، میتواند به بهبود کارایی و کاهش هزینهها بیانجامد. پیادهسازی سیستمهای نظارتی پیشرفته، مدیریت ترافیک جادهای و بهینهسازی مصرف انرژی در کارخانهها از جمله اقدامات حیاتی در این زمینهان
۶.۵- توسعه کریدورهای بینالمللی
ایجاد و تقویت کریدورهای صادراتی که ایران را به بازارهای بینالمللی متصل میکنند، نه تنها باعث افزایش صادرات محصولات تولیدی میشود بلکه نقش مهمی در جذب سرمایهگذاری خارجی و انتقال فناوری به داخل کشور خواهد داشت. توسعه کریدور شمال-جنوب و استفاده از بنادر مدرن از جمله راهکارهایی است که میتواند ایران را به قطبی اقتصادی در منطقه تبدیل کند.
7. نتیجهگیری: سرمایهگذاری در زیرساختهای ملی کلید محرک رشد تولید است
سرمایهگذاری در توسعه زیرساختهای ملی (حملونقل، انرژی، آب، مخابرات و...) میتواند تحولی اساسی در تراز تولیدی ایران ایجاد کند، زیرا این زیرساختها مستقیماً بر کاهش هزینههای تولید، افزایش رقابتپذیری و گسترش بازارهای داخلی و خارجی تأثیر میگذارند. در ادامه، این تأثیرات به سه بخش اصلی بررسی میشوند:
7.۱- رشد تولید در سطح خرد (بنگاههای تولیدی)
برای رشد تولید در سطح خرد، الزامات اولیه عبارتند از:
• دسترسی به منابع مالی مناسب: فراهم آوردن اعتبارات بانکی با نرخ بهره پایین و پشتیبانیهای مالی از استارتآپها.
• بهرهگیری از فناوریهای نوین و بهروزآوری ماشینآلات: سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه و تقویت ارتباط با مراکز علمی.
• بهبود مدیریت و بهرهوری نیروی انسانی: ارائه آموزشهای تخصصی و بهینهسازی مدیریت زنجیره تأمین.
• تقویت بازاریابی و توسعه بازار: افزایش سهم صادراتی محصولات و بهبود برندینگ.
• توسعه زیرساختهای فیزیکی و لجستیکی: تأمین انرژی پایدار و شبکههای حملونقل کارآمد جهت کاهش هزینههای عملیاتی.
7.۲- رشد تولید در سطح کلان (اقتصاد ملی)
در سطح کلان، شرایط و الزامات زیر تعیینکنندهاند:
• ثبات اقتصادی و سیاسی: کنترل تورم، مدیریت نرخ ارز و ایجاد فضای امن سرمایهگذاری.
• سیاستهای صنعتی و تجاری حمایتی: کاهش تعرفههای وارداتی و حمایت از صنایع پیشران.
• اصلاح نظام مالیاتی و بانکی: ارائه تسهیلات مالی و کاهش نرخ سود بانکی.
• توسعه زیرساختهای انتقالی: ایجاد و بهبود شبکههای حملونقل، انرژی، آب و مخابرات.
• تقویت روابط بینالمللی: رفع تحریمها و جذب سرمایهگذاری خارجی.
• نوآوری و تحول فناوری: حمایت از پارکهای فناوری و استارتآپهای دانشبنیان.
• بهبود فضای کسبوکار: کاهش بوروکراسیهای اداری و مبارزه با فساد اقتصادی.
7.۳- تأثیر زیرساختهای ملی و منطقهای در تولید
توسعه زیرساختهای ملی و منطقهای، موجبات کاهش چشمگیر هزینههای تولید و افزایش بهرهوری صنایع را فراهم میآورد. زیرساختهای کارآمد از جمله حمل و نقل، انرژی، آب و فناوریهای ارتباطی، با ایجاد زمینههای لازم برای تحرک بازار، به بهبود کیفیت محصولات، افزایش رقابتپذیری و رشد صادرات کمک شایانی میکنند. این توسعه مستلزم سرمایهگذاریهای کلان و هماهنگ میان بخشهای دولتی و خصوصی است.
7.۴- چرا بدون سرمایهگذاری در زیرساختها، سرمایهگذاری در تولید بازدهی کافی ندارد؟
• وابستگی به زیرساختهای ناکارآمد: به رغم افزایش سرمایهگذاری در تولید، اگر زیرساختهای حیاتی مانند حملونقل، انرژی و آبرسانی بهروزرسانی نشوند، هزینههای عملیاتی بالا و عدم هماهنگی باعث کاهش بهرهوری میشود.
• عدم جذب سرمایهگذاران خارجی: بدون وجود زیرساختهای مدرن، فضای اقتصادی قادر به جذب سرمایهگذاریهای کلان داخلی و خارجی نخواهد بود.
• مشکلات هماهنگی میان سطوح خرد و کلان: برای تحقق اهداف کلی رشد تولید، باید فضای مناسبی برای همگام سیاستهای کلان اقتصادی و نیازهای بنگاههای تولیدی فراهم گردد.
· افت کیفیت و کاهش رقابتپذیری: عدم سرمایهگذاری در زیرساختها مستقیماً بر کیفیت محصولات نهایی تأثیر گذاشته و توان رقابت در بازارهای جهانی را کاهش میدهد.
جمعبندی
رشد تولید در ایران، چه در سطح بنگاههای اقتصادی و چه در مقیاس اقتصاد ملی، نیازمند یک رویکرد جامع و همگام است که در آن بهبود زیرساختها، اصلاحات ساختاری و حمایتهای مالی و مدیریتی از اولویتهای اصلی قرار گیرند. استراتژیهای موفق در این حوزه باید به گونهای طراحی شوند که همزمان نقاط قوت موجود در بازار داخلی را تقویت و نقاط ضعف را برطرف کنند. از یک سو، سرمایهگذاری در بهروزآوری فناوری، آموزش نیروی انسانی و بهبود روشهای مدیریتی در سطح خرد، افقهای جدیدی را برای بنگاههای تولیدی به روی میگشاید. از سوی دیگر، اصلاحات کلان اقتصادی، تقویت روابط بینالملل و توسعه زیرساختهای حیاتی همچون حملونقل، انرژی و آبرسانی زمینههای لازم برای رشد پایدار و بلندمدت را فراهم میآورد.
بدون شک، زیرساختهای قوی نقش شتابدهنده و کاتالیزور اصلی رشد تولید در سطح ملی و منطقهای دارند. آنها نه تنها هزینههای تولید و لجستیک را کاهش میدهند، بلکه باعث میشوند بنگاههای تولیدی بتوانند با بازدهی مطلوب و کیفیت بالاتر به فعالیت بپردازند. در این راستا، ایجاد هماهنگی میان سیاستهای کلان اقتصادی و نیازهای عملیاتی بنگاههای تولیدی ضروری است.
به بیان دیگر، رشد صنعت، کشاورزی و خدمات از طریق توسعه زیرساختهای مدرن و کارآمد، زمینه ساز ایجاد اشتغال، جذب سرمایهگذاریهای کلان داخلی و خارجی و افزایش سهم ایران در بازارهای جهانی میگردد. بنابراین، سرمایهگذاری در زیرساختهای ملی به عنوان یک استراتژی کلیدی، علاوه بر کاهش هزینههای عملیاتی، به بهبود فضای کسبوکار و افزایش ثبات اقتصادی منجر خواهد شد.
رشد تولید در ایران نیازمند اصلاحات ساختاری در اقتصاد کلان و حمایت از بنگاههای تولیدی در سطح خرد است. ترکیب ثبات اقتصادی، جذب سرمایهگذاری، توسعه فناوری، و بهبود فضای کسبوکار میتواند به افزایش تولید در کوتاهمدت و بلندمدت کمک کند.
توسعه زیرساختهای کلان ملی (حملونقل، راهآهن، آب، برق، مخابرات و...) پایه اساسی و تسهیلکننده رشد تولید در هر دو سطح خرد و کلان است. این زیرساختها نه تنها بستر فیزیکی فعالیتهای اقتصادی را فراهم میکنند، بلکه با کاهش هزینههای تولید، افزایش بهرهوری و اتصال بازارها، نقش کاتالیزور رشد صنعتی و اقتصادی را ایفا میکنند.
سرمایهگذاری در توسعه زیرساختهای ملی میتواند تحولی اساسی در تراز تولیدی ایران ایجاد کند، زیرا این زیرساختها مستقیماً بر کاهش هزینههای تولید، افزایش رقابتپذیری و گسترش بازارهای داخلی و خارجی تأثیر میگذارند.
با توجه به ضرورت هماهنگی میان سیاستهای کلان اقتصادی و نیازهای عملیاتی بنگاههای تولیدی، و با در نظر گرفتن مزایای قابلدستیابی از طریق بهبود زیرساختهای ملی و منطقهای، سیاستگذاران و مدیران اقتصادی باید با بهرهگیری از مدلهای نوین مشارکت، توسعه زیرساختها را در رأس برنامههای توسعه قرار دهند. چنین رویکردی نه تنها به افزایش بهرهوری و کاهش هزینههای تولید منجر خواهد شد بلکه زمینههای لازم برای رقابت جهانی و جذب سرمایهگذاریهای کلان را فراهم میآورد.
در نتیجه، ایران در صورت توانمندی در سرمایهگذاری همگام در زیرساختهای حیاتی و توسعه سیاستهای صنعتی و تجاری مناسب، میتواند در کمتر از یک دهه به یک قطب تولیدی مهم در منطقه تبدیل شود. همانطور که ذکر شد، هرچه زیرساختهای ملی و منطقهای بهبود یابند، بنگاههای تولیدی با هزینههای پایینتر و بهرهوری بالاتر قادر به ارائه محصولات با کیفیت و قیمت رقابتی خواهند بود؛ این امر به نوبه خود موجب رشد صادرات صنعتی، افزایش اشتغال و بهبود تراز تجاری کشور خواهد شد.
در یک کلام، زیرساختهای قوی، شریانهای حیاتی اقتصاد هستند که اگر تقویت شوند، رشد تولید در ایران شتاب واقعی خواهد گرفت. در شرایط کنونی اقتصاد ایران، سرمایهگذاری هدفمند در زیرساختها نهتنها پیشنیاز رشد تولید است، بلکه میتواند بهعنوان پیشران اعتماد عمومی، ارتقاء عدالت منطقهای و افزایش تابآوری اقتصادی عمل کند.
*عضو هیئت نمایندگان اتاق تهران
منبع: آیندهنگر
ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید.
کانال تلگرام دیوان اقتصاد صفحه اینستاگرام دیوان اقتصاد