یک مورخ برجسته آمریکایی گفت: مردم آگاه و پرانرژی ایران، با سابقة قرنها تمدن و فرهنگ، درصدد آمادهسازی مسیر خود برای بازپسگیری جایگاه رفیعشان در دنیا هستند.
زمان آن فرا رسیده که آمریکا نگاهی به آن سوی پرده ایران بیاندازد
زمان آن فرا رسیده که آمریکا نگاهی به آن سوی پرده ایران بیاندازد
به گزارش دیوان اقتصاد، پروفسور لری ای تایس مورخی آمریکایی است که در فیلادلفیا زندگی میکند. او بنیانگذار و رئیس فعلی انجمن بینالمللی جوایز معتبر دنیاست. این انجمن، نهادی غیرانتفاعی است که در زمینه جوایز علم و فناوری، محیط زیست، علوم انسانی، صلح، هنر، ادیان و معضلات انسانی فعالیت میکند. وی پس از سفر به ایران در دسامبر گذشته، یادداشتی را در وب سایت دانشگاه جورج واشنگتن منتشر کرده است و از واقعیتهای ایران سخن گفته است.
وی در این یادداشت میگوید: ادعای لزوم نگاه به آن سوی پرده ایران حقیقت دارد. این موضوع مانند "پردة آهنینِ" رعبانگیزی که پس از پایان جنگ جهانی دوم تا سال 1989 باعث ایجاد حصار میان کشورهای کمونیستی و غیرکمونیستی دنیا شده بود، نیست. اینبار شباهتِ شگفتانگیزی میان "پردة ایران" و "پردة آهنین" به عنوان حصاری ساختگی، مطرح است که دنیای اسلام و جوامع شبهمسیحی را از سال 1979 و تحت تأثیر انقلاب ایران (انقلاب اسلامی) از هم جدا ساخت. این پرده به مانند پردة آهنین دوران جنگ سرد، بیش از اندازه برجسته شده است. در واقع این حصارِ ساختگی که حدود چهار دهه است میان کشورهای اسلامی و مسیحی کشیده شده، باید فرو ریزد. حتی حادثة تلخ یازده سپتامبر نیز نمیتواند دلیل موجهی برای جدایی مسلمانان از مسیحیان دنیا باشد.
وی ادامه میدهد: در سفر یک هفتهای خود به آن سوی پردة ایران، با بیش از صد دانشمند، مهندس، کارآفرین و همچنین تعداد زیادی از شهروندان و دانشجویان ایرانی ملاقات نمودم. علیرغم اختلاف در چهل سال گذشته میان دو کشور، شهروندان و کارآفرینان با هدف و انگیزة ایجاد جوامعی امن، منظم و مولد فعالیت مینمایند.
ایشان بر اساس مشاهدات خود از حقایق جامعه ایران میافزاید: درک بعضی از مسائل جامعة ما برای مردم ایران سخت است. استفاده از اسلحه در ایران ممنوع است. استفاده از الکل و مواد مخدر، آمار بسیار پایینی دارد. وقوع جرایم خشونتآمیز بسیار کم است. حملات تروریستی و تیراندازیهای جمعی در میان آنان ناشناخته است. باور عمومی مردم، به ویژه در حال حاضر، این است که آزار و اذیتهای جنسی زنان در آمریکا از کنترل خارج شده است. توهینهای لفظی به زنان در شبکههای اجتماعی، دستکم در حال حاضر، برای مردم ایران نامأنوس است. به نظر میرسد مردم ایران عموماً بابت اینکه بسیاری از عادات مخرب شایع در جامعه آمریکا را ندارند، آسوده خاطر هستند.
جنبة دیگری از زندگی مردم در آن سوی پردة ایران، وی را به شدت تحت تأثیر خود قرار داده و با نگاهی به انقلابهای جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا مینویسد: انقلاب ایران حدود چهل سال قبل رخ داده است اما اثر آن و آنچه این انقلاب به خاطر آن رخ داد، به صورت ناخودآگاه در صحبتهای بسیاری از ایرانیها مشاهده میشود. این موضوع باعث شد تا به عنوان مورخی آمریکایی از خود سؤال کنم که ایالات متحده پس از گذشت چهل سال از انقلاب خود، در چه جایگاهی قرار داشت.
این اتفاق پس از هتک حرمت واشنگتن توسط دولت بریتانیا از طریق آتش زدن ساختمان کنگره ایالات متحده و کاخ سفید در جنگ سال 1812 به وقوع پیوست. مردم آمریکا به دلیل شکسته شدن اتحاد ملی خود، آزرده و خشمگین بودند. اما ایالات متحده با ایجاد اقتصادی بینالمللی به وسیله فناوریهای جدید، کانالها و خطوط راه آهن، تغذیة بازارهای جهان با پنبه و چوب و ساخت ناوهایی منحصربهفرد، توانست شروع قدرتمندی داشته باشد.
پروفسور تایس در مورد انقلاب ایران نیز تحلیل نموده، میافزاید: دقیقاً همین اتفاق در آن سوی پردة ایران در حال رخ دادن است. مردم آگاه و پرانرژی ایران، با سابقة قرنها تمدن و فرهنگ، درصدد آمادهسازی مسیر خود برای بازپسگیری جایگاه رفیعشان در دنیا هستند.
در مقایسه با ادبیات، موسیقی و آموزههای پارسی که چندین قرن قدمت دارد، ما شهروندان آمریکایی، همانند نوجوانی هستیم که در پیروی از جدیدترین مد روز دنیا در تلاش و تکاپو است. در مقایسه با تاریخ کهن ایران که قدمت آن به زمان سلطنت کوروش میرسد، ایالات متحده کشوری نوپاست.
ایشان در شباهت دو انقلاب میافزاید: مردمِ حال حاضر ایران، شباهت فراوانی به زمانی دارند که چهل سال از انقلاب آمریکا گذشته بود و آماده رشد و ترقی بودند. شما در تهران و کاشان شور و اشتیاق و خوشبینی بیحدوحصری را میبینید که مردم آمریکا نیز پس از استقلال واقعی کشور در سال 1815 داشتند. مردم ما باید این مردم بلندنظر و آیندهنگر را بیشتر بشناسند. اما ابتدا باید جسورانه پردة ایران را از سر راه برداریم، همانگونه که سیسال پیش پردة آهنین کنار زده شود.
آقای تایس در نتیجهی سفر اخیر خود به ایران عقیده خود را اینگونه بیان میکند: اوایل دسامبر که از این پردة ساختگی عبور کرده و به ایران رفتم تا در مراسم اعطای جایزه مصطفی(ص) 2017 که توسط دبیرخانه جایزه مصطفی(ص)، مستقر در تهران برگزار میشود شرکت نمایم، درستی این موضوع بیشتر برایم آشکار شد. به عنوان یکی از معدود کسانی که به بررسی جوایز برجستة بینالمللی میپردازم (اکنون نزدیک به سه دهه است)، افتخار داشتم که برای شرکت در این رویداد با شکوه که سوم دسامبر در تالار مجلل وحدت در تهران برگزار شد دعوت شوم.
در کنار این مراسم، سلسله جلسات و بحثهایی در خصوص جایگاه علوم و فناوریهای کاربردی، به خصوص در ملل اسلامی، به مدت یک هفته برگزار شد. ویژگی منحصربهفردی که جایزه مصطفی(ص) را از یکصد و چند جایزه معتبر بینالمللی دیگر متمایز میکند این است که هدف از اعطای این جایزه، شناسایی و تقدیر از دانشمندان برجستة جهان اسلام است، در هر جای دنیا که به کار و زندگی مشغول باشند. این هدف از این رو ارزشمند است که امروزه سهچهارم جوایز دنیا در آمریکا و اروپا قرار دارد.
این مورخ برجسته آمریکایی بر این باور است که از دیگر اهداف بلند جایزه مصطفی(ص) از گردهمایی اشخاص برجستة حوزههای علم و فناوری حدود پنجاه کشور مسلمان دنیا، تولید علم و فناوریِ روز دنیا در ایران و سایر کشورهای اسلامی است که ثمرة آن ایجاد رونق اقتصادی خواهد بود. این دبیرخانه امیدوار است تا بتواند مراکز متعدد رشد فناوری را در مناطق استراتژیک این کشورها ایجاد کند. حمایت مالی و وقف در این مجموعه به طور کامل از طریق شرکتهای بخش خصوصی انجام میپذیرد که هدف آنها تلفیق علم و فناوری برای ایجاد توسعة اقتصادی در زمینة علم و فناوری اطلاعات و ارتباطات، علم و فناوری نانو، علم و فناوری زیستی و پزشکی و سرمایهگذاریهای بخش خصوصی است. در مجموعه پارک فناوری پردیس، سردیسهای برگزیدگان جایزه مصطفی(ص) که از اندازه واقعی خود این افراد بزرگتر است دیده میشود.
وی در به تصویر کشیدن حضور خود در آیین اعطای جایزه مصطفی(ص) اینگونه قلم فرسایی میکند: من تنها شهروندِ آمریکاییِ حاضر در این مراسم بودم. در میان سایر نمایندگان کشورهای اسلامی احساس میکردم که در کشور خود هستم. گویی در دانشگاههای آمریکا و یا در جمع دانشمندان، مهندسان، اقتصاددانان و مورخان در خاک آمریکا حضور دارم.
افرادِ شرکتکننده، به طور کامل روی ارائه ایدهها، شبکهسازی، شنیدن مقالات ارائه شده و بحث دربارة مطالب مطرح شده و تحلیل آنها تمرکز داشتند. فضا به گونهای بود که گویی در یکی از کنفرانسهایی که معمولاً در فیلادلفیا، در دانشگاه پنسیلوانیا، انجمن فلسفة آمریکا و یا مرکز ملی قانون اساسی آمریکا برگزار میشود، شرکت میکنم. در هیچ یک از این جلسات، مسائل ایدئولوژیک، عقایدِ فرقهای و مذهبی و یا مسائل سیاسیِ ملی و بینالمللی مطرح نشد.
تنها موردی که میتوانست با مسائل بینالمللی در ارتباط باشد، جایی بود که مقامات و اقتصاددانان ایران، در نشستهای علمی در حوزه اقتصاد و بانکداری اسلامی، از کلمة "تحریمها" استفاده کردند. شاید برای مردم آمریکا عجیب باشد، اما در این مورد هیچ نشانی از خشم و دشمنی در کلام آنان وجود نداشت. در واقع از دیدگاه ایرانیها، تحریمهای جامعه بینالملل بر ایران، همان اثری را روی این کشور داشته است که کنارهگیری آمریکا از قدرتهای در حال جنگ آن زمان یعنی فرانسه و بریتانیا در برهه زمانی بین انقلاب آمریکا و جنگ سال 1812 بر آمریکا داشت. از نظر تاریخدانان اقتصادی، آن برهه از تاریخ آمریکا، زمان جهش و اوجگیری موتور اقتصادی آمریکا محسوب میشود.
آمریکا که تقریباً سه دهه از تجارت بیدردسر با دنیا محروم بود، به تنهایی موفق به ایجاد چنان اقتصاد قدرتمندی شد که طی دو قرن گذشته جز در مقاطع کوتاهی، عملکرد فوقالعادهای داشته است.
این دقیقاً همان چیزی است که امروز در ایران شاهد آن هستیم. آنچه از مردم سربلند ایران در جامعه منعکس میشود، انرژی وافر، اعتماد به نفس و اطمینان از دستیابی به موفقیت است. همانطور که پور ریچارد به مردم آمریکا میگفت "نیاز و ضرورت، مادر ابتکار و اختراع است"، شاید در آموزههای ایرانی نیز چنین ضربالمثلی وجود داشته باشد که مضمون مشابهی را منتقل کند.
ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید.
کانال تلگرام دیوان اقتصاد صفحه اینستاگرام دیوان اقتصاد