آیا با افزایش قیمت دلار تقاضای ارز کم می‌شود؟

آیا با افزایش قیمت دلار تقاضای ارز کم می‌شود؟

به عقیده کارشناسان هم اکنون تقاضای خروج سرمایه به عنوان یک عامل مهم در کنار تقاضای حواله مصرفی ارز اضافه شده و به این ترتیب از حساسیت تقاضا به نرخ کاسته شده است.

به گزارش دیوان اقتصاد به نقل از تسنیم،معمولا بدیهی انگاشته می شود که بعد از افزایش نرخ فروش ارز توسط بانک مرکزی "طبیعتا" تقاضا برای آن کم می شود و نیز شکاف بین نرخ عرضه دولتی و بازار ازاد کمتر می شود و به طریق اولی صف های بسیار بلندی که این روزها در کنار صرافی ها شاهد آن هستیم محو خواهد شد. اما مطلب به همین سادگی نیست. در واقع بهتر  است  این سوال  توسط مدافعان چنین نظریه های ساده ای پاسخ داده شود: درباره چه نوع ارزی حرف میزنید و از چه حد افزایش نرخ دفاع می کنید و چارچوب زمانی این گزاره( کاهش مصرف با افزایش قیمت فروش بانک مرکزی) چیست؟

طبعا وقتی از افزایش نرخ فروش ارز توسط بانک مرکزی صحبت می شود در لحظه اکنون، منظور افزایش نرخ ارز نقدی است. چرا که اولا بانک مرکزی در بازار حواله غالب نیست و ثانیا بخصوص بعد از وقوع مسئله مالیات بر ارزش افزوده در دبی، بانک مرکزی در بازار حواله بیشتر پیرو است تا رهبر. اما آیا با افزایش نرخ نقدی صفهای صرافیها محو می شود؟

تنها بخشی از مصرف ارز نقدی مربوط به تقاضای مصرفی یا سفته بازی است. بخش بسیار مهم تر تقاضای ارز فیزیکی برای انتقال آن به سلیمانیه و دبی است تا خط حواله از این نقاط به خارج بر قرار بماند. فرایند قاچاق این ارز فیزیکی طبعا یک کسب و کار مهم است که با توجه به حساسیت اوضاع در بازار حواله دستمزد مورد مطالبه انتقال دهندگان ارز هرگز نمی تواند از حدی کمتر باشد.

 این حقیقت باعث می شود حتی اگر نرخ فروش نقدی بانک مرکزی فردا 4800تومن شود، نرخ حواله به اندازه ارزش افزوده فرایند انتقال شیفت کند و مجددا با فاصله ای بالاتر از ( مثلا روی 5100) قرار گیرد. بنا براین شکاف بر سر جای خود می ماند و مردمان در صف نشسته به عنوان بخشی از این زنجیره ارزش  انتقال فیزیکی، همچنان بازده مورد انتظار خود را از خرید در قیمت جدید بدست خواهند آورد و بعید است صفها محو شوند.

ممکن است گفته شود به هر حال نرخ نقدی بالاتر منجر به کاهش مصرف حواله خواهد شد و این امر باعث کاهش مصرف نقدی خواهد شد. این انگاره لزوما صحیح نیست چرا که اولا بازار می داند اکنون به لحاظ فصلی حواله در کف مصرف خود است و با گذشت ماههای اسفند و فرودین مجددا تقاضا افزایشی خواهد شد. همین انتظار مانع از کاهش مصرف نقدی ای که برای ذخیره کرد حواله در اردیبهشت به کار برده می شود خواهد شد. ثانیا اکنون تقاضای خروج سرمایه هم به عنوان یک عامل مهم در کنار تقاضای حواله مصرفی اضافه شده و حساسیت تقاضا به نرخ را کاسته است.

ثالثا مصارف حواله نسبت به قیمت ارز حواله رفتار کاهشی یکنواخت ندارد و بیشتر حالت پله ای دارد و با هر سری افزایش قابل توجه یک گروه کالا برای واردات از صرفه می افتد. بعید است با افزایش نرخ 300 تومانی یک گروه کالا حذف شود.

ممکن است گفته شود با افزایش شدید قیمت بالاخره مصرف حواله کم خواهد شد ولی باید دقت کرد افزایش شدید قیمت در شرایطی که عدم اطمینانهای موجود عملا رهبری بازار حواله را از دست بانک مرکزی خارج کرده عملا اقتصاد را در کوتاه مدت به یک نرخ با ثبات نخواهد رساند( شانس پیدا کردن یک نرخ قابل دفاع انقدرها بالا نیست) در این شرایط احتمالا اگر تقاضای حواله کم شود به طور موازی تقاضای نقد به شدت بالا خواهد رفت و خالص تقاضا در کوتاه مدت افزایشی خواهد شد.

معنای این عرائض آن نیست که افزایش نرخ خوب است یا بد( این سوال دیگری است) ولی باید دقت کرد بر خلاف تصور افزایش نرخ دستکم در کوتاه مدت باعث محو صف ها و کاهش تقاضا نیست. همچنین تاکید می شود تنش ارزی موجود راه حلی یگانه از جنس نرخ گذاری در تهران ندارد و باید در محل وقوع مشکل حل شود.




ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید.

کانال تلگرام دیوان اقتصاد صفحه اینستاگرام دیوان اقتصاد
.
.
.
.