قاب جدید، دنیای جدید مهمترین تصویر مراسم پر طمطراق تحلیف ترامپ نه قاب رقص او و ملانیا و نه بارون پسر خوش قدوقامت او بود، مهمترین قاب این قاب است.
قاب جدید از کنترل کنندگان دنیای جدید!
قاب جدید از کنترل کنندگان دنیای جدید!
به گزارش دیوان اقتصاد، چهرههای این عکس تاریخی عبارتند از:
-جف بزوس: با دارایی بالغ بر ۲۰۰ میلیارد دلار، بهدنبال قوانین مالیاتی کمتر و توسعه تجارت جهانی آمازون است.
- ایلان ماسک: با ثروتی بیش از ۴۲۰ میلیاد دلار، علاقهمند به آزادی عمل در صنایع فناوری، حذف محدودیتهای محیطزیستی، و توسعه سرمایهگذاری در حوزه فضایی.
- مارک زاکربرگ: با دارایی ۲۰۰ میلیارد دلار، بهدنبال تضمین کنترل متا بر فضای دیجیتال و جلوگیری از قوانین محدودکنندهای که میتواند قدرت او را کاهش دهد.
-ساندار پیچای: مدیرعامل گوگل و آلفابت، شرکتی با درآمد سالانه بیش از ۲۸۰ میلیارد دلار.
این قاب تاریخی نمایانگر دوران جدیدی است که «شوشانا زوبوف» آن را سرآغاز «سرمایهداری نظارتی» میداند. دورانی که سرمایه به دنبال به دست آوردن قدرت واقعی نه فقط از طریق دادهها یا پیشبینی رفتارها که از طریق جهتدهی به انسانهاست. دورانی که آن را به دوران «پلتفرمکراسی» یا «دموکراسی الگوریتمی» هم موسوم کردهاند، آغازی بر پایان دموکراسی آنگونه که تاکنون میشناختیم.
این دوران، عصر جدیدی در تاریخ بشر است. دورانی است که در آن دادههای کاربران بهعنوان منبع خام استخراج میشوند،(مشابه نفت در اقتصاد صنعتی) حالا شرکتها این دادهها را تحلیل کرده و از آنها برای پیشبینی رفتار افراد استفاده میکنند. در دوران جدید رفتار انسانها (مانند خرید، رأی دادن یا حتی تصمیمگیریهای احساسی) به کالا تبدیل شده و به شرکتها یا دولتها فروخته میشود. اگرچه از فرد یا ملت بسیار سخن بر زبان خواهد رفت اما این یک تعارف تلخ است زیرا برخلاف سرمایهداری سنتی که بیشتر بر رضایت مشتری تأکید داشت، سرمایهداری نظارتی بهدنبال کنترل رفتار است به همین دلیل مردم بهجای داشتن هویت ملی، به کاربران یک شبکه جهانی تبدیل میشوند.
در دوران جدید، کشورهای ضعیفتر به مستعمرههای دادهمحور شرکتهای بزرگ تبدیل شده و استقلال خود را از دست میدهند. سرمایه نظارتی و دارای داده و قدرت کنترل، به نفع هیچ دولت و ملتی عمل نمیکند این هسته قدرت دنبال حجم بیشتر داده و جهتدهی سودمندانه آن است اگرچه جایی مثل آمریکا را قرارگاه خود میداند و تمامیت زمین (بلکه مریخ ) حوزه نفوذ آن تلقی میشود اما نه به اکراه زیردستان که با طوع و رغبت آنان که پیشتر با الگوریتم پلتفرمها سامان داده شده است. در شکل پیشرفتهتر این وضعیت دولتها هم ممکن است نقش خود را بهعنوان تنظیمکننده از دست بدهند و بیشتر به ابزار شرکتهای فناوری تبدیل شوند.
در دوران جدید، سرمایه نظارتی، نظم جدید خود را تثبیت میکند، نهادهای تا امروز برقرار را برمیچیند و قانون خود را آنگونه که خود میخواهد وضع و اجرا میکند. همه آنچه تاکنون به عنوان ثوابت علوم سیاسی یا روابط بینالملل تاکنون شناخته میشد از اینجا به بعد دچار تحولات بنیادین خواهد شد و حجم داده در اختیار و کاربر مشمول این پلتفرمها و البته میزان احاطه بر نهاد سنتی حاکمیت و دولت، میزان قدرت را مشخص خواهد کرد.
در این دنیای جدید دادههای شخصی بهطور مداوم جمعآوری و تحلیل میشوند، و حریم خصوصی به کالایی در دست شرکتها تبدیل میشوند و فرد از ذائقه تا عشق و نفرتش را در همین فضا دریافت میکند. در چنین فضایی است که هویت دیجیتال جایگزین هویت ملی میشود و نه در بستر سرزمین یا قوم و ملت که در شبکهها تکوین مییابد. سرمایه نظارتی حالا بیش از گذشته به دنبال قدرت است چون برای برداشتن موانع باید ابزار تصمیمگیری و رفع محدودیتها را در دست داشته باشد و پیش از آن نیز نیازمند مشروعیت است چنانکه پیر بوردیو در کتاب «دولت و طبقات اجتماعی» میگوید:
«قدرت اقتصادی، زمانی که به سیاست وارد میشود، به ابزار مشروعیتبخشی تبدیل میشود».
سهند ایرانمهر
ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید.
کانال تلگرام دیوان اقتصاد صفحه اینستاگرام دیوان اقتصاد