به گزارش دیوان اقتصاد، برخلاف تصور استيضاح‌كنندگان با خروج همتي نه تنها اوضاع اقتصادي كشور و وضعيت بازارها بهتر نشد، بلكه نوسانات روزهاي اخير نشان داد كه بازارها بي‌ثباتي‌هاي فزاينده را حس كرده و نسبت به آن واكنش نشان داده‌اند. همان‌طور كه از قبل هم مشخص بود، ريشه نوسانات ارزي را نه در وزارت اقتصاد، بلكه بايد در تصميمات بانك مركزي و مسائل كلان اقتصاد و سياست ايران جست‌وجو كرد. بانك مركزي است كه مي‌داند نوسانات از كجا آب مي‌خورد. بانك مركزي است كه مي‌داند ريشه گراني‌هاي ارزي اخير از كجاست و چه افراد و گروه‌هايي مسبب ايجاد اين نوسانات هستند؟ مانند پاسبان‌هاي يك محل كه در هنگام وقوع دزدي با بررسي شيوه تخلف رخ داده متوجه مي‌شوند اين سرقت كار ‌كدام فرد يا گروه است، در زمان بروز نوسانات ارزي در بازارها هم اين بانك مركزي است كه مي‌داند موضوع از كجا آب مي‌خورد؟ بانك مركزي است كه مي‌داند نرخ دلار فردايي، دلار هرات، دلار سليمانيه و...از كدام تاريكخانه‌ها بيرون مي‌آيد. اينكه در روزهاي اخير نرخ ارز دوباره در مسير نوسان قرار گرفته دو روي سكه‌اي است كه يك سمت آن تحركات برخي افراد و گروه‌هاي داخلي و روي ديگر آن ناشي از رخدادهايي است كه در حوزه سياست خارجي به وقوع مي‌پيوندند. روشن است نوسانات اخير، مرتبط با بحث‌هاي سياسي و گزاره‌هاي مرتبط با سياست خارجي است. انتظار كاهش درآمدهاي ارزي ايران باعث افزايش انتظارات تورمي شده و مجموعه اين تحولات گراني ارز را شكل داده است. اگر حجم فشار حداكثري بيشتر شود، نرخ باز هم افزايشي مي‌شود. چه بسا افزايش تقاضا در روزهاي پاياني سال، بر آتش نوسانات بدمد و تداوم گراني‌ها را شاهد باشيم. شرايط كنوني با توجه به تورمي كه در كالاهاي اساسي ايجاد شده، برخي را به اين نتيجه رسانده كه نرخ دلار و طلا از كالاهاي اساسي عقب مانده و همچنان بايد به صعود خود ادامه دهد.  در اين ميان برخي مسوولان هم به مردم توصيه مي‌كنند طلا و سكه بخرند، همان‌طور كه يك مقام امريكايي هم از مردم ايران مي‌خواهد كه دلار بخرند! خودتان را جاي مردم ايران بگذاريد، يك مقام دولتي در داخل به آنها توصيه مي‌كند كه سكه و طلا بخرند و يك مقام امريكايي از آنها مي‌خواهد كه دلار بخرند! طبيعي است كه حس بي‌ثباتي، ناامني اقتصادي و نهايتا انتظارات تورمي گسترش مي‌يابد. 

موضوعي كه نشان داد، همتي در بروز مشكلات اقتصادي اخير چندان تقصيري نداشته است. البته من معتقدم همتي بايد در برابر برخي تصميمات ايستادگي از خود نشان مي‌داد. درست است كه راهبردهاي كلان اقتصادي از سوي سران قوا و نشست‌هاي بالادستي اتخاذ مي‌شود، اما ‌اي كاش آقاي همتي واقعيت‌ها را براي روساي قوا تصويرسازي مي‌كردند. طي مدت كوتاهي بين ۳۰تا۳۵درصد به قيمت اقلام اساسي افزوده شده، اما هيچ كس جواب نمي‌داد چه راهبردي براي مقابله با آن انديشيده شده است.  مسوولان حتي نتوانسته‌اند قيمت سيب‌زميني را مديريت كنند، در چنين شرايطي كه انتظارات تورمي بالاست، فشارهاي تحريمي هم بازارها را نوساني كرده و بي‌ثباتي در بازارها جولان مي‌دهد، حذف ارز نيمايي و بالا بردن نرخ ارز با هيچ منطق اقتصادي سازگار نيست.  براي اينكه ببينيم آيا همتي مقصر مشكلات اقتصادي موجود است يا نه؟ بايد وضعيت بازارها در دوران پساهمتي مورد بررسي قرار بگيرد. شخصا معتقدم ريشه مشكلات اقتصادي ايران، نه افراد بلكه مسائل و مباحثي است كه در حوزه اقتصاد سياسي وحود دارد . ايران بايد مشكلاتش را با جهان پيراموني و قدرت اصلي اقتصاد جهان يعني امريكا حل و فصل كند. بدون حل اين مشكلات، رفع تحريم‌ها و بازگشت به فضاي اقتصاد جهاني، قيمت ارز در ايران همچنان بالا خواهد رفت، بازارها نوساني مي‌شوند و معيشت مردم با مشكلات عديده همراه خواهد بود..