پاشنه آشیل ساختاری در مدیریت‌ ایستایی شرکت‌ها

پاشنه آشیل ساختاری در مدیریت‌ ایستایی شرکت‌ها

تداوم حضور افرادی با رویکردهای ثابت و غیرحرفه‌ای در مدیریت‌های مختلف، نه‌تنها موجب سکون و رکود ساختاری شده، بلکه باعث شکل‌گیری نوعی وابستگی عمیق سیاست‌گذاری به دفاتر و مسوولین تثبیت‌شده ای ختم می شود که جز گستره مشکلات درون سازمانی چیز دیگری را نمی توان متصور شد.

به گزارش دیوان اقتصاد به نقل از رویکرد کیش، مسوولان دفاتر یا به اصطلاح  مهره‌های اصلی که با بهره‌گیری از اختیارات و نفوذ موروثی، چنان رویکردهای فردمحور و سلیقه‌ای را به فضای سازمانی تزریق می‌کنند که عملاً هیچ فرصتی برای تحول یا احیای تفکرات نوگرا باقی نمی‌ماند.
در چنین فضایی، مدیران جدید پیش از آنکه بتوانند شناخت عمیقی از مسائل و واقعیت‌های سازمانی و همچنین قدرت شناسایی نیروهای کارآمد و متخصص را پیدا کنند، در ساختارهای معیوب و روش های غالب و غیرحرفه‌ای موجود، به تدریج حل می‌شوند.
به گزارش رویکرد کیش، این معضل، پاشنه آشیل مدیریت‌های کنونی حوزه های مختلف است: استمرار افراد و شیوه‌هایی که نسخه‌های ناکارآمد دیروز را بدون تغییر، همچنان به امروز و فردا توصیه می‌کنند.
نسخه های مزمن که فرهنگ درون سازمانی را تحت تاثیر قرا  می دهد و رویکرد نیروهای انسانی را به حوزه مدیریتی تغییر می دهد و تغییری که بی تردید به فرهنگ بیمارگونه سازمانی ختم خواهد شد.
مسولان به جای عملکرد شعارگونه در راستای مسوولیت های اجتماعی باید تغییرات و تحولات را از درون سازمانی آغاز کنند؛ فرهنگ بیمار درون سازمانی باعث می شود شرایط موجود به جای خدمت صادقانه به مردم و قدردان بودن از نیروهای خدوم و با تجربه؛ به فرصت سوزی تبدیل شود.
سیاست های غلط و سلیقه ای که به صورت پنهان و در لایه های زیرین آنچنان نگاه های مسولانه را در سیطره رویکردهای غیر حرفه ای خود قرار دادند که به یک پاشنه آشیل مدیریتی مبدل شده است.
ضعف ساختاری برگرفته از رویکردهای غیر حرفه ای که گردش شغلی در آن بی معناست و به جای تفکر جدید و موثر در حوزه مدیریتی سیاست های  دیکته شده از سوی مسوولان دفاتر یک واقعیت انکارناپذیر می باشد.

 




ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید.

کانال تلگرام دیوان اقتصاد صفحه اینستاگرام دیوان اقتصاد
.
.
.
.