کاربرد اقتصاد رفتاری در تحلیل فعالیت نهادهای پولی غیرمجاز

کاربرد اقتصاد رفتاری در تحلیل فعالیت نهادهای پولی غیرمجاز

انگیزه موسسات اعتباری غیرمجاز از بروز رفتارهای پرریسک و انگیزه سپرده‌گذاران از سپرده‌گذاری در آنها می‌تواند بر اساس نظریات اقتصاد رفتاری تحلیل شود.

به گزارش دیوان اقتصاد به نقل از ایبِنا، پدیده نهادهای پولی غیرمجاز، یکی از چالش های اساسی نظام اقتصادی و مالی کشور محسوب می‌شود که خوشبختانه در دوره اخیر بانک مرکزی با تلاش‌های فراوان توانست تا حد قابل توجهی این مشکل را مدیریت و بازار غیرمتشکل پولی را سامان‌دهی‌کند.
هر چند تحلیل پدیده موسسات غیرمجاز اعتباری از منظرهای مختلف اقتصادی، مالی، حقوقی، فقهی و غیره قابل انجام است، اما به نظر می‌رسد که می‌توان این پدیده و دلایل ایجاد این موسسات را از منظر اقتصاد رفتاری نیز تحلیل کرد.
در واقع، انگیزه موسسات اعتباری غیرمجاز از بروز رفتارهای بسیار پرریسک و انگیزه سپرده‌گذاران از سپرده‌گذاری در این موسسات (علی‌رغم هشدارهای بانک مرکزی) می‌تواند با نظریات اقتصاد رفتاری توجیه شود. سوگیری فرااعتمادی، سوگیری پاداش جویی موضعی و سندروم دانینگ – کروگر از جمله این موارد است. به نظر می‌رسد شناخت بهتر این نظریات در جلوگیری از این اتفاقات در آینده، مفید خواهد بود.
سوگیری فرا اعتمادی (Over Confidence)
این سوگیری به تمایل افراد در زیاد دیدن توانایی‌های خود اشاره دارد. برای مثال، این سوگیری در بازار سهام، باعث می‌شود افراد تعداد معاملات بیشتری داشته باشند. تعداد معاملات زیاد منجر به کسب بازدهی پایین‌تر از سرمایه‌گذاری است. این سوگیری شناختی، باعث شده است تا موسسات اعتباری با توان مالی پایین و با شاخص‌های دور از استانداردهایی همچون کفایت سرمایه، نسبت تسهیلات به منابع و ... صرفا به دلیل اتکا به زیاد دیدن توانایی‌های مدیریتی خود، اقدام به دادن سودهای بالا و به دور از منطق به سپرده‌گذاران کنند.
سندروم دانینگ-کروگر در سپرده‌گذاری
این سندروم توصیف کننده این واقعیت است که افراد تازه کار، اعتماد به نفس بالایی دارند و با مرور زمان ابتدا اعتماد به نفس کاهش پیدا می‌کند و در بلند مدت کم کم این اعتماد به نفس ترمیم می‌شود؛ اما هرگز به اندازه اعتماد به نفس یک تازه کار نخواهد رسید. مصداق این سندروم در سپرده‌گذاری در موسسات اعتباری غیرمجاز مشاهده می‌شود. زیرا معمولا افرادی که در چنین موسساتی سپرده‌گذاری کردند، افرادی بودند که اولا تجربه چندانی در بازارهای پولی و مالی نداشته‌اند و ثانیا کل دارایی خود را در این موسسات سپرده گذاری کرده بودند.
سوگیری پاداش‌جویی موضعی
این سوگیری رفتاری بیان می‌کند که مردم رفتارهایی را که به خاطرشان پاداش می‌گیرند تکرار می‌کنند؛ فارغ از اینکه آن رفتارها منجر به موفّقیّت بشوند یا خیر. سپرده‌گذاران، علی‌رغم هشدارهای جدی از سوی مراجع نظارتی، صرفا به خاطر تفاوت سود پرداختی موسسات اعتباری غیرمجاز، حاضر به قبول ریسک بالا بوده و حتی تمایلی به توزیع دارایی‌های خود در موسسات و بانک‌های مختلف جهت کاهش ریسک نداشتند.
در نهایت این سه سوگیری رفتاری در مسوولان موسسات اعتباری غیرمجاز و سپرده‌گذاران این موسسات موجب شد تا اولا وضعیت موسسات مالی به شدت بحرانی شده و در نهایت به مرز ورشکستگی برسند و ثانیا سپرده‌گذاران (بازیگران اقتصادی کم‌تجربه و با اعتماد به نفس بالا) یک شبه، کل دارایی خود را از دست رفته ببینند. لازم به ذکر است که شیوه استفاده از نظریات اقتصاد رفتاری جهت پیش‌گیری از چالش‌های آتی مشابه، موضوعی قابل تامل محسوب می‌شود.

رامین خوچیانی- صاحب نظر پولی و بانکی




ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید.

کانال تلگرام دیوان اقتصاد صفحه اینستاگرام دیوان اقتصاد
.
.
.
.