اقتصاد آبدزدکی

اقتصاد آبدزدکی

یک‌شنبه, می 17, 2020 - 10:56 لینک کوتاه اشتراک گذاری با تلگرام پرینت

آبدُزدَک؛ حشره ای همه‌چیزخوار است که با جویدن و قطع ریشه و ساقه گیاه باعث مرگ آن می‌شود، این موجود موذی با حرکت در داخل خاک باعث ایجاد کانال‌هایی در زمین شده و با جلوگیری از رسیدن آب مناسب و کافی به ریشه گیاهان و درختان، به مزارع کشاورزی خسارت زیادی می‌زند.

به گزارش دیوان اقتصاد، در ادبیات اقتصادی یکی از عوامل مهم در رشد و شکوفایی اقتصادی هر کشوری تأمین مالی و نقدینگی مناسب بنگاه ها می‌باشد، به‌گونه‌ای که نظام اقتصادی همواره تلاش می‌کند تا سرمایه های لازم را به منظور تامین نقدینگی و منابع لازم برای پروژه های اقتصادی جذب نموده و به نحو موثری در مسیر رشد و توسعه به کار گیرد؛ اما اگر در مدیریت نقدینگی و سرمایه‌های سرگردان راهبرد مناسبی اتخاذ نشود این فرصت ارزشمند اقتصادی به تهدید تبدیل خواهد شد. پر واضح است که نقدینگی به‌خودی‌خود بارمعنایی منفی ندارد و هدایت صحیح آن می‌تواند موجب رونق اقتصادی و تولید شود. مهم این است که بین میزان نقدینگی و رشد اقتصادی رابطه‌ای عادلانه و منطقی برقرار شود. در صورتی‌که حجم نقدینگی از رشد اقتصادی بیشتر باشد، نتیجه آن تورم و افزایش قیمت‌ها خواهد شد. در کشوری که ظرفیت های اقتصادی اشباع نشده قابل ملاحظه ای وجود دارد که دولت می تواند با راهبردهای مناسب این نقدینگی را وارد چرخه تولید نماید و از این طریق، نقدینگی می تواند جایگاه مناسب خود را در تولید و رونق بخش واقعی اقتصاد پیدا نماید.

  این که گفته می شود نقدینگی نزد جامعه و اشخاص، سرگردان است حاکی از این است که در شرایط فعلی نقدینگی تا حدودی تعادل روانی خود را از دست داده و موجب ناترازی مولفه های مختلف اقتصادی شده است. این مشکل را در مقاطع زمانی مختلف از گذشته های دور می توان در هجوم مقطعی نقدینگی به بازار سکه ، مسکن، زمین، دلار و این روزها هم بازار بورس مشاهده نمود.

      استعاره آبدزدک برای تبیین وجود حفره های  سودگرانه برای بلعیدن نقدینگی و جلوگیری از تسهیم عادلانه است به طوری که ورود مخرب نقدینگی سرگردان به حفره های ایجاد شده در بازار مسکن، دلار، طلا و سکه و بازار بورس می تواند مشکلاتی را برای کلیت اقتصاد ایجاد نماید. همانطوری که حفره های ایجاد شده توسط آبدزدک در زمین کشاورزی مانع سیراب عادلانه درختان و محصولات کشاورزی می شود، این حفره ها در اقتصاد نیز مانع رسیدن نقدینگی مناسب و کافی در زمان مقتضی به بخش واقعی اقتصاد و تولید می شود. در حال حاضر مولفه های سرمایه گذاری نامبرده شده به مثابه بادکنکی می ماند که هر طرف آن که تحت فشار قرار می گیرد، از طرف دیگر برآمدگی ایجاد می شود. در واقع، با اجرای این راهبرد، مشکلی حل نمی شود بلکه مساله عمدتا از جایی به جای دیگر منتقل می شود. در این شرایط، نقدینگی نقش سیل مخرب را ایفا می کند ونه باران نافع برای زمین، چرا که اگر سیل نقدینگی به جای این که وارد ظرفیت های تولید شود، وارد چرخه دلالی و سفته بازی شود، بنیان اقتصاد و تولید را ریشه کن خواهد نمود.

      به نظر می رسد این روزها نوبت حفره بازار بورس است که بخش قابل توجهی از خرده سرمایه گذاران به صورت شتاب زده دارایی خود را با دانش و آگاهی فنی کم وارد بورس نموده و در خرید سهام شرکت ها به آرزوی دستیابی به سودهای سرشار رقابت پرخطری را دنبال کنند. گرچه توسعه و تعمیق بازار سرمایه فی نفسه امری مطلوب است لیکن رشد فزاینده شاخص کل لزوما نشانگر حال مساعد اوضاع اقتصادی کشور نیست و چنانچه نظام بازار سرمایه؛ نظیر شرکتهای بورسی، دولت، اشخاص حقیقی و حقوقی سرمایه گذار در بازار بورس و سیاستگذاران مالی و پولی این بازار به درستی و کارشناسی شده عمل ننموده و همگرایی و اثر تضایفی نداشته باشند، برآیند آن متضرر شدن همه اشخاص خواهد بود. بنابراین شایسته آن است که دولت به جای خرسندی هیجانی از رشد بی سابقه بازار بورس( علی رغم افت شاخص های بین المللی، چشم انداز نگران کننده از وضعیت بودجه) و نیز تضمین سود دهی اطمینان بخش بازار بورس، ضمن مدیریت صحیح دارایی های دولت (یا به عبارت بهتر دارایی ملت) و جلوگیری از واگذاری های غیراصولی آنها با توجیه کوچک سازی، موانع تولید، سرمایه گذاری و فروش شرکت ها را برداشته تا قیمت شرکت های بورسی مبتنی بر میزان تولید و سودآوری واقعی باشد نه این که فشار تقاضا و نقدینگی و یا حتی تجدید ارزیابی دارایی ها تعیین کننده باشد. آنچه واضح است و علم مدیریت معتقد بر آن است، این است که معیار دولت کارآمد، کوچک بودن یا بزرگی آن نیست، بلکه شاخص مهم، مدیریت اثربخش مجموعه دولت است.

 وضعیت جاری به گونه ای است که عموم مردم در بازار بورس فریبنده و نامطمئن، آرام و قرار ندارند و به خاطر عدم اشراف اطلاعاتی و بعضا نداشتن درک صحیح از شرایط واقعی شرکت های بورسی(متاثر از شیوع ویروس کرونا و رشد اقتصادی پایین)، کنش و واکنش های هیجانی را از خود بروز می دهند و به خاطر نااطمینانی بازار ترجیح می دهند استراتژی یک پا در بورس و پای دیگر خارج از بورس را پیگیری نمایند تا حسب ضرورت بتوانند به سرعت از بازار خارج شده و فرار را بر قرار ترجیح دهند. بازار بورس زمانی رنگ توسعه و تعمیق واقعی را به خود می گیرد که سهامداران سرمایه خود را با دانش کافی و باهدف کمک به رشد و توسعه شرکتهای بورسی و مالا اخذ سودهای واقعی وارد بازار سرمایه نمایند ونه این که به خاطر ترس از کاهش ارزش دارایی خود سرمایه خود را مبتنی بر رفتار گروهی و هیجانی وارد چرخه بورس نمایند.

بدیهی است که چنین شرایطی نه برای ثبات اقتصادی و تامین مطمئن مالی شرکت های بورسی مناسب است و نه برای آرامش روح و روان افرادی که سرمایه خود را وارد بورس نموده اند.

در هر حال گرچه ممکن است این سبک مدیریت نقدینگی و نگاه بخشی به مساله هدایت نقدینگی در کوتاه مدت برای برخی افراد یا دستگاهی نفعی ظاهری داشته و بتواند بازارها را به صورت تصنعی کنترل نماید، لیکن بهتر آن است که با رویکردی نظام مند به منظور تقویت و توسعه بنگاههای اقتصادی، بازار سرمایه بر مدار منطق و عقلانیت هدایت شود. از این طریق است که می توان امیدوار بود که هم دولت و هم سرمایه گذاران در بازر بورس انتفاع متقابل خواهند برد.

باید دید که آیا رشد بی سابقه شاخص بورس که عمدتا ناشی از تزریق نقدینگی، فشار تقاضا و فروش دارایی های دولت است، موجب سعادتمندی بلند مدت دولت شده و با این سیاست ها مشکل تامین مالی بنگاه ها و نیز اشتغال و تولید مرتفع خواهد شد؟

مرتضی مرتضوی




ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید.

کانال تلگرام دیوان اقتصاد صفحه اینستاگرام دیوان اقتصاد
.
.
.
.