خاموشی‌های بی‌پایان در ایران

خاموشی‌های بی‌پایان در ایران

خاموشی‌های چند ساعته برق که زندگی روزمره و اقتصاد ایران را فلج کرده بلاخره به کجا خواهد رسید؟ تابستان امسال قطعی‌ها نه تنها کمتر نخواهند شد بلکه مدت زمان آنها از ۲ ساعت به ۴ ساعت در روز می‌رسد! 

به گزارش دیوان اقتصاد، رئیس‌جمهور با اعلام تهدیدی بی‌سابقه، هشدار داده که اگر سازمان‌ها پنل‌های خورشیدی نصب نکنند در تابستان به آنها برق نخواهند داد. اینها اخباری است که در چند روز گدشته شنیده‌ایم. دولت می‌تواند ایران را از بحران ناترازی انرژی نجات دهد یا کشور را به سوی خاموشی‌های بیشتر سوق دهد؟ این سوالی است که در دل همه مردم ایران در حال پیچیدن است!

در سال گذشته ایران با موج گسترده‌ای از قطعی‌های برق مواجه شد؛ خاموشی‌هایی که نه تنها زندگی روزمره شهروندان را تحت تاثیر قرار داد بلکه فعالیت‌های اقتصادی، صنعتی و خدماتی را نیز مختل ساخت. در سال ۱۴۰۳ واحد‌های صنعتی که به برق و گاز وابسته بودند بر اثر قطعی مکرر برق با کاهش تولید و تعطیلی خطوط در این سال مواجه شدند. این بحران در سال جاری نیز با شدت بیشتری در حال تکرار است. طبق اخبار منتشر شده با وجود وعده‌های رسمی درباره پایان خاموشی‌ها در تابستان ۱۴۰۴ قطعی‌های برق نه تنها متوقف نشده‌ است بلکه زمان آنها از دو ساعت به چهار ساعت در روز افزایش خواهند یافت. این وضعیت در حالی رخ می‌دهد که هنوز وارد فصل تابستان نشده‌ایم.

با توجه به تداوم بحران انرژی و رشد فزاینده نیاز به برق، بسیاری از فعالان صنعتی و اقتصادی نسبت به آینده ابراز نگرانی کرده‌اند. پیش‌بینی‌ها نشان می‌دهد که در سال ۱۴۰۴ با افزایش مصرف و محدودیت‌های موجود در ظرفیت تولید برق، این معضل با شدت بیشتری بروز خواهد کرد. هرگونه نوسان یا قطعی در تامین انرژی می‌تواند خسارات قابل توجهی به فرآیند تولید، اشتغال و رشد اقتصادی کشور وارد کند. حتی قطعی‌های برق می‌تواند ایران را در آینده با تنگنا‌های بسیاری رو‌به‌رو کند و مردم به جای پیشرفت در پسرفت باشند. از این رو استمرار این وضعیت، تهدیدی جدی برای ثبات اقتصادی و توسعه صنعتی در سال‌های پیش رو به شمار می‌رود.

اما این پرسش مطرح است که آیا بحران قطعی برق تنها محدود به ایران است؟ یا کشور‌های دیگری نیز با این معضل دست به گریبان‌اند؟ دلایل بروز این بحران در این کشور‌ها چیست؟ ایران به عنوان یکی از دارندگان بزرگ منابع نفت و گاز جهان، از ظرفیت بالایی در حوزه انرژی برخوردار است. با این وجود، سال‌ها سیاست‌گذاری نادرست در عرصه انرژی، پرداخت یارانه‌های گسترده، عدم نوسازی زیرساخت‌ها و رشد مصرف بدون مدیریت، شبکه برق کشور را در معرض فرسودگی و ناتوانی قرار داده است. برای پاسخ به این پرسش که آیا بحران انرژی تنها مختص ایران است یا سایر کشور‌ها نیز با مشکلات مشابه روبه‌رو هستند می‌بایست وضعیت کشور‌های مختلف را مورد بررسی قرار دهیم. در این بخش، به بررسی برخی از کشور‌هایی می‌پردازیم که در سال‌های اخیر با بحران قطعی برق مواجه شده‌اند و ریشه‌های مشترک این بحران‌ها را تحلیل می‌کنیم.

کوبا در آینه ایران؛ برق مجانی، توسعه خاموش
در سال‌های اخیر، قطعی‌های مکرر برق در کوبا به بخش ثابتی از زندگی روزمره مردم تبدیل شده است؛ به گونه‌ای که خاموشی‌های طولانی، گاه چندین ساعت در روز، نه تنها فعالیت‌های اقتصادی و آموزشی، بلکه حتی خدمات اولیه درمانی و حمل‌ونقل را نیز مختل ساخته است. این بحران در برخی مناطق به قدری شدید بوده که دولت ناگزیر به سهمیه‌بندی برق و اعمال برنامه‌های اضطراری مدیریت مصرف شده است. البته ایران نیز سهمیه بندی برق را تجربه کرده و می‌کند. کوبا یکی از کشور‌هایی است که سال‌ها سیاست‌های اقتصادی مبتنی بر یارانه‌های گسترده و وعده ارائه انرژی رایگان برای همه را دنبال کرده است. این سیاست‌ها، اگرچه در ابتدا با هدف حمایت از اقشار آسیب‌پذیر و تأمین رفاه عمومی اجرا شد، اما به تدریج اثرات منفی عمیقی بر ساختار اقتصادی و زیرساخت‌های حیاتی کشور بر جای گذاشت.

در کوتاه‌مدت، این رویکرد موجب شد هزینه انرژی برای خانوار‌ها و بخش‌های مختلف اقتصادی به شدت کاهش یابد، اما در بلندمدت به دلیل قیمت‌های غیرواقعی انرژی و نبود انگیزه برای مصرف بهینه، مصرف برق از ظرفیت واقعی تولید پیشی گرفت. در عین حال، نبود سرمایه‌گذاری مؤثر در تعمیر، نگهداری و نوسازی نیروگاه‌ها و شبکه‌های توزیع برق، شبکه برق کوبا را به شدت فرسوده و ناکارآمد کرد.

یکی دیگر از مشکلات اساسی کوبا، وابستگی شدید به واردات سوخت، به ویژه از کشور‌هایی نظیر ونزوئلا بود. با وخامت بحران اقتصادی در ونزوئلا و کاهش صادرات نفت این کشور، کوبا با کمبود سوخت برای نیروگاه‌های خود مواجه شد. این کمبود، به همراه ظرفیت تولید محدود داخلی و نبود تنوع در منابع انرژی، بحران خاموشی را در کوبا تشدید کرد. تجربه کوبا به خوبی نشان می‌دهد که تکیه صرف بر یارانه‌های گسترده بدون توجه به واقعیت‌های اقتصادی و ضرورت سرمایه‌گذاری پایدار در زیرساخت‌ها، در نهایت به فروپاشی سیستم‌های حیاتی از جمله تأمین انرژی می‌انجامد.

از روشنایی سئول تا تاریکی پیونگ‌یانگ
کره شمالی و کره جنوبی دو کشوری که در نزدیکی یکدیگر قرار گرفته‌اند، اما با وجود این نزدیکی، وضعیت انرژی در این دو کشور به طور قابل توجهی تفاوت دارد. در حالی که کره جنوبی به عنوان یک اقتصاد پیشرفته و توانمند در تأمین انرژی شناخته می‌شود. کره شمالی با بحران شدید انرژی مواجه است و قطعی‌های برق به طور مکرر در این کشور اتفاق می‌افتد. کره جنوبی با سرمایه‌گذاری‌های کلان در نوسازی شبکه‌های انرژی و استفاده از تکنولوژی‌های پیشرفته، توانسته است به یکی از کشور‌های پیشرفته در تأمین برق تبدیل شود. این کشور با بهبود کارایی نیروگاه‌ها و گسترش انرژی‌های تجدیدپذیر، قادر است نیاز‌های برق خود را به طور مؤثر برآورده کند. اما کره شمالی که یک کشور کمونیستی است با وعده انرژی رایگان برای مردم سیستم اقتصادی خود را بر پایه یارانه‌های گسترده بنا کرده است. از سوی دیگر، به دلایلی همچون تحریم‌های بین‌المللی، ضعف در مدیریت منابع و فرسودگی زیرساخت‌ها، شبکه برق این کشور دچار مشکلات جدی شده و قطعی‌های برق به طور مکرر در زندگی روزمره مردم وجود دارد. کره شمالی که وعده‌های رایگان را به خورد مردم می‌دهد نمی‌تواند به همه این وعده‌ها عمل کند و زندگی مردم را دچار آشفتگی خواهد کرد.

ونزوئلا چگونه به تاریکی رسید؟
ونزوئلا یکی از بزرگ‌ترین کشور‌های تولیدکننده نفت در جهان است که در ظاهر باید از منابع غنی انرژی برخوردار باشد. با این حال این کشور نیز همچون کوبا با بحران شدید قطعی برق مواجه شده است. بحران انرژی در ونزوئلا نه تنها به دلیل کمبود منابع طبیعی، بلکه به علت سوءمدیریت گسترده، فساد اداری و ناترازی اقتصادی به وجود آمده است.

در دهه‌های گذشته، ونزوئلا به دلیل منابع عظیم نفتی، قادر بود انرژی خود را به طور کامل تأمین کند و حتی این انرژی ارزان را به کشور‌های دیگر صادر کند. اما از اواخر دهه ۲۰۱۰ به دنبال بحران‌های اقتصادی و سیاسی، این کشور دچار مشکلات جدی در بخش انرژی شد. به دلیل عدم سرمایه‌گذاری کافی در نوسازی زیرساخت‌ها، شبکه برق ونزوئلا به شدت فرسوده و ناکارآمد شد. اما دلیل با اهمیت‌تر قطعی برق در این کشور هم پرداخت یارانه پنهان انرژی به مردم است.

از سوی دیگر، وابستگی شدید به درآمد‌های نفتی، به ویژه برای تأمین انرژی داخلی، موجب شد که این کشور از تنوع منابع انرژی محروم باشد. کاهش تولید نفت و مشکلات مرتبط با واردات سوخت، نه تنها بر اقتصاد کشور تأثیر منفی گذاشت بلکه تأمین انرژی برای نیروگاه‌ها و شبکه برق را نیز با مشکل مواجه کرد. قطعی‌های برق موجب شده است که برخی صنایع به طور کامل تعطیل شوند و آسیب‌های گسترده‌ای به زیرساخت‌ها وارد آید. سوءمدیریت در بخش انرژی، به همراه ناترازی شدید اقتصادی و وابستگی به نفت به عنوان تنها منبع تأمین انرژی، ونزوئلا را در برابر بحران برق آسیب‌پذیر کرده است. در حالی که بسیاری از کشور‌های دیگر به سمت توسعه منابع تجدیدپذیر و افزایش بهره‌وری در انرژی حرکت کرده‌اند ونزوئلا همچنان درگیر مشکلات ساختاری و فرسودگی شبکه‌های انرژی خود است.

چرا خاموشی‌ها در ایران پایان نمی‌یابند؟
ایران نیز همچون ونزوئلا با وجود منابع غنی نفتی، با مشکلات مشابهی در بخش انرژی رو‌به‌رو است. ایران نیز با بحران‌های مشابهی مانند قطعی برق و فرسودگی زیرساخت‌ها روبروست. در این بین که کشور‌های دیگر به سمت بهره‌برداری از انرژی‌های تجدیدپذیر و بهبود بهره‌وری در مصرف انرژی حرکت کرده‌اند، ایران همچنان با چالش ناترازی یا بهتر است بگوییم کسری برق در بخش انرژی رو‌به‌رو است که نیاز به اصلاحات اساسی دارد.

ناترازی برق به معنی تفاوت بین میزان تولید برق و تقاضای آن در زمان‌های مختلف است. وقتی این عدد منفی است یعنی در زمان اوج مصرف، تولید پاسخگوی نیاز نیست. سال ۱۳۹۸ نسبت به ۱۳۹۷ کاهش ناترازی داشته است، اما این روند ادامه نیافته و دوباره افزایش یافته است. فاصله بین افزایش مصرف و ظرفیت تولید همچنان در حال گسترش است. عدم سرمایه‌گذاری مؤثر در زیرساخت‌های تولید یا بهره‌وری انرژی از عوامل این روند است. از سوی دیگر، قیمت گذاری دستوری دولت در حوزه انرژی نیز باعث این شده است که انرژی با بهای واقعی عرضه نشود. این نشان می‌دهد اقدامات مقطعی یا موقت صورت گرفته که پایدار نبوده‌اند.

از سال ۱۳۹۹ به بعد، میزان ناترازی به شکل چشمگیری افزایش یافته است. در سال ۱۴۰۰ جهش بزرگی رخ داده که ناترازی را به بیش از ۱۱ هزار مگاوات رسانده است. سال ۱۴۰۳ با ناترازی ۱۹۷۰۰ مگاوات بدترین وضعیت را تا آن زمان ثبت کرده است. پیش‌بینی سال ۱۴۰۴ نیز نگران‌کننده‌تر است با توجه به آمار و ارقامی که رئیس هیئت مدیره انجمن صنفی نیروگاه‌های ایران ارائه کرده به ۲۶ هزار مگاوات ناترازی در پیک مصرف خواهد رسید. این ارقام نشان‌دهنده احتمال بالا و گسترده خاموشی‌ها در تابستان ۱۴۰۴ است آن هم برخلاف وعده‌های داده‌شده.

اما مسئولان کشور همواره می‌خواهند تقصیر ناترازی و کسری برق را به گردن مردم و مصرف آنها بیاندازند. این مطلب را این گونه می‌توان در نظر گرفت که درست است که ایرانی‌ها در بین سایر کشور‌های پهناور سرانه بالایی در مصرف انواع انرژی‌ها دارند، اما اگر در بین انرژی‌ها تنها نگاهی به برق بیندازیم مشاهده می‌کنیم که تولید برق در ایران نسبت به کشور‌های همسایه مانند ترکیه بیشتر نیز می‌باشد. اما با وجود تولید برق بیشتر باز هم ایران گرفتار خاموشی‌های گسترده شده است و سایر کشور‌هایی که تولید برق کمتری دارند دچار خاموشی نیستند. دولت با دستکاری کردن قیمت انرژی و برق باعث خاموشی‌های گسترده در آینده نزدیک می‌شود. این تنها مشکل نخواهد بود بلکه با قطعی‌های صنایع و کاهش تولید و کاهش رشد اقتصادی و افزایش تورم نیز پدیدار خواهند شد. این ارزانی برق باعث پسرفت و کاهش سرمایه‌گذاری در صنعت برق نیز خواهد شد. این قیمت‌گذاری دستوری باعث شده ایران به سمت استفاده و بهره‌برداری از انرژی خورشیدی نیز نرود. البته که آقای پزشکیان چند روز گذشته به این نکته اشاره کردند که سازمان‌ها باید از پنل‌های خورشیدی استفاده کنند وگرنه در تابستان برق به آنها داده نخواهد شد. اما ایشان این مساله را در نظر نگرفته‌اند که بدون خارج کردن قیمت برق از دستان دولت نمی‌توان مساله ناترازی برق را حل کرد و این دستورات سریع نمی‌تواند در این اندازه کوچک به بهره‌برداری برسد. باید در مقیاس وسیع و با برنامه‌ریزی درست انجام شود.

آیا سهمیه‌بندی انرژی، راه‌حلی برای بحران ناترازی برق است؟
با توجه به بحران‌های فزاینده در حوزه انرژی و فشار روزافزون بر منابع مالی دولت، اصلاح ناترازی انرژی به یکی از اولویت‌های جدی سیاست‌گذاری در کشور تبدیل شده است. طی سال‌های اخیر، مصرف بی‌رویه، فرسودگی زیرساخت‌ها و بار سنگین یارانه‌های پنهان باعث شده است تا نظام انرژی ایران در شرایطی قرار گیرد که ادامه روند فعلی، پایداری اقتصادی و امنیت انرژی کشور را با تهدید رو‌به‌رو کند. در این راستا دولت در تلاش است با اجرای طرحی جدید ساختار سنتی یارانه‌های انرژی را اصلاح کرده و مدلی کارآمدتر برای توزیع، مصرف و قیمت‌گذاری انرژی ایجاد کند. این طرح مبتنی بر تخصیص سهمیه انرژی به هر شهروند و ایجاد بازار مبادله انرژی است که هدف نهایی آن کاهش ناترازی انرژی، بهبود عدالت اقتصادی و کنترل مصرف بی‌رویه منابع انرژی در کشور است.

در واقع در این طرح هر ایرانی در هر ماه سهمیه مشخصی از برق، آب و گاز را دریافت خواهد کرد. به این صورت که در این طرح، برای هر فرد کارت انرژی یا حساب الکترونیکی ویژه‌ای تعریف می‌شود که سهمیه ماهانه برق، آب و گاز در آن ثبت خواهد شد. این کارت مشابه کارت‌های بانکی عمل کرده و دسترسی آسان شهروندان به سهمیه انرژی خود را ممکن می‌سازد. این سهمیه با هدف تأمین نیاز مصرف متعادل خانوار و تحت پوشش یارانه دولتی در نظر گرفته شده است. در ابتدای هر ماه، سهمیه مشخصی بر مبنای الگو‌های مصرف متعارف خانوار‌ها به این کارت‌ها تخصیص می‌یابد.

این سهمیه با قیمت یارانه‌ای در اختیار مردم قرار می‌گیرد. افراد می‌توانند مصرف خود را به این سهمیه محدود کنند یا در صورت مازاد مصرف، اضافه مصرف را از بازار انرژی خریداری کنند. ویژگی جالب این طرح، قابلیت خرید و فروش سهمیه انرژی است. شهروندانی که مصرفشان کمتر از سهمیه تعیین‌شده باشد می‌توانند مازاد سهمیه خود را در بازاری رسمی به فروش برسانند. این بازار، جایی برای مبادله مستقیم بین مصرف‌کنندگان خواهد بود و قیمت‌ها بر اساس عرضه و تقاضا تعیین می‌شود. دولت برای تسهیل این فرآیند، یک سامانه مبادله آنلاین طراحی خواهد کرد تا بستری شفاف، رقابتی و قابل اعتماد برای خرید و فروش سهمیه‌های انرژی فراهم شود. این بازار باید به گونه‌ای عمل کند که معاملات به شکلی آسان و عادلانه انجام گیرد و امکان دسترسی همگانی به آن میسر باشد.

در این الگو، دولت به جای آنکه یارانه را مستقیماً به حامل‌های انرژی تخصیص دهد یارانه را به صورت مالکیت سهمیه‌ای انرژی به هر فرد واگذار می‌کند. بدین ترتیب مسئولیت مدیریت مصرف بر عهده شهروندان گذاشته می‌شود و نقش دولت به نظارت و تنظیم بازار محدود می‌شود. اگر این طرح به درستی و با رویکرد کارشناسی اجرا شود می‌تواند گام مهمی در جهت پایداری اقتصادی، کنترل مصرف انرژی و ارتقای عدالت اجتماعی در ایران باشد.

منبع: اقتصادآنلاین 

 




ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید.

کانال تلگرام دیوان اقتصاد صفحه اینستاگرام دیوان اقتصاد
.
.
.
.