ناترازی در بخش انرژی و بحران آلودگی هوا، در سالهای اخیر به یکی از مهمترین چالشهای اقتصاد ایران تبدیل شده است. بحرانی که نهتنها رشد اقتصادی را کند کرده، بلکه ساختار تولید، اشتغال، صادرات و حتی سرمایه انسانی کشور را تحتتأثیر قرار داده است.
اختصاصی/ زنگ خطر معیشت با تداوم تعطیلات اجباری
اختصاصی/ زنگ خطر معیشت با تداوم تعطیلات اجباری

به گزارش دیوان اقتصاد، تداوم تعطیلات اجباری به دلیل کمبود برق و گاز یا تشدید آلودگی، عملاً بخشی از موتور محرک اقتصاد را از کار انداخته و هزینههای مستقیم و غیرمستقیم آن به ارقامی سرسامآور رسیده است.
تعطیلات اجباری؛ توقفی پرهزینه برای اقتصاد
بر اساس برآوردهای مرکز پژوهشهای اتاق بازرگانی، هر روز تعطیلی سراسری کشور بهطور میانگین ۵ تا ۷ هزار میلیارد تومان زیان به اقتصاد وارد میکند. در تابستان امسال، کمبود برق در ۲۳ استان باعث تعطیلی یا کاهش ظرفیت تولید صنایع کلیدی مانند فولاد، سیمان و پتروشیمی شد. بهعنوان نمونه، تولید فولاد در شرکتهایی نظیر فولاد مبارکه و ذوبآهن اصفهان ۲۵ درصد افت کرد که معادل کاهش ۱.۵ میلیون تن در یک ماه است.
در بخش پتروشیمی نیز توقف فعالیت واحدها، تولید متانول را ۲۰ درصد و اوره را ۱۵ درصد کاهش داد. این افت تولید، صادرات غیرنفتی ایران – که حدود ۴۵ درصد کل صادرات کشور را تشکیل میدهد – را ۱۲ درصد کاهش داد و در نتیجه، حدود ۵ میلیارد دلار از درآمد ارزی کشور کاست. در شرایط تحریم، که دسترسی به منابع ارزی محدود است، این کاهش درآمد ارزی، فشار مضاعفی بر تراز پرداختها و نرخ ارز وارد کرده است.
فشار بر صنایع و زنجیره تأمین
کمبود انرژی و تعطیلیهای اجباری، صنایع را ناچار به استفاده از سوختهای جایگزین و پرهزینه مانند مازوت کرده است. این تغییر، هزینه تولید را تا ۳۵ درصد افزایش داده و در مواردی مانند صنعت سیمان، کاهش تولید ۴۰ درصدی را رقم زده که در پی آن، قیمت سیمان ۲۰ درصد افزایش یافت و پروژههای عمرانی کشور تا ۳۰ درصد به تعویق افتاد.
توقف تولید در صنایع بالادستی، مستقیماً صنایع پاییندستی را تحتفشار قرار داده است. کاهش عرضه مواد اولیه مانند پلیمر و رزین، تولید صنایع پلاستیک، بستهبندی و خودروسازی را مختل کرده و هزینه تمامشده محصولات را بالا برده است. این اختلالها نهتنها تورم تولیدکننده را افزایش داده، بلکه اثرات آن به تورم مصرفکننده نیز منتقل شده است.
اشتغال و معیشت؛ قربانیان خاموش ناترازی
بیش از ۶۰ درصد نیروی کار ایران در بخش غیررسمی مشغول به کارند. تعطیلیهای ناگهانی، درآمد کارگران روزمزد در صنایعی مانند ساختوساز را تا ۴۰ درصد کاهش داده است. صنعت ساختمان که ۱۲ درصد اشتغال کشور را تأمین میکند، در نتیجه کاهش فعالیت پروژهها تا ۳۰ درصد، حدود ۵۰۰ هزار کارگر روزمزد را با افت درآمد جدی مواجه کرده است.
بنگاههای کوچک و متوسط، که ستون فقرات اشتغال کشور محسوب میشوند، با کاهش ۲۵ درصدی فعالیت، حدود ۱.۲ میلیون نفر را به بیکاری موقت کشاندهاند. این روند، قدرت خرید خانوارها را کاهش داده و به افت تقاضای مصرفی تا ۱۵ درصد منجر شده است؛ عاملی که خود، رکود را تشدید میکند.
آموزش و سرمایه انسانی در سراشیبی
تعطیلیهای مکرر مدارس و دانشگاهها به دلیل آلودگی هوا و کمبود انرژی، آسیب جدی به سرمایه انسانی وارد کرده است. در سال تحصیلی جاری، مدارس در کلانشهرهایی مانند تهران و اصفهان بیش از ۴۵ روز تعطیل بودند. ضعف زیرساخت آموزش آنلاین و قطعی مکرر برق و اینترنت، یادگیری غیرحضوری را بیاثر کرده است. بطوریکه شنیدهها حاکی از آن است که مدارس در سال تحصیلی جدید، جهت صرفهجویی در انرژی، بخش اعظم سال بصورت آنلاین و غیرحضوری دایر باشند. این امر در شرایط بحران برق و اینترنت، نامعقول است.
نتیجه این وضعیت، افت ۲۰ درصدی عملکرد تحصیلی دانشآموزان و کاهش ۱۵ درصدی بهرهوری آموزشی دانشگاههاست. همزمان، مهاجرت نخبگان شدت گرفته و تنها در سال جاری، حدود ۸۰ هزار متخصص و دانشجو – معادل ۴ درصد نیروی کار متخصص کشور – ایران را ترک کردهاند.
آلودگی هوا؛ بحران مرگبار و پرهزینه
استفاده از سوختهای آلاینده برای جبران کمبود گاز و برق، آلودگی هوا را تشدید کرده است. گزارش سازمان حفاظت محیطزیست نشان میدهد که در سال جاری، آلودگی هوا منجر به ۲۶ هزار مرگ زودرس و حدود ۱۱.۵ میلیارد دلار خسارت اقتصادی شامل هزینههای درمانی و کاهش بهرهوری نیروی کار شده است.
علاوه بر هزینههای مستقیم، تعطیلی ناشی از آلودگی هوا فعالیت اقتصادی را تا ۱۰ درصد کاهش داده و روزانه ۱.۵ هزار میلیارد تومان زیان به همراه داشته است.
ریشه بحران؛ ناترازی انرژی و ضعف مدیریت
ناترازی انرژی در ایران به معنای شکاف ۳۰۰ میلیون مترمکعبی گاز و ۱۸ هزار مگاواتی برق است.
مصرف بالای انرژی به دلیل یارانههای سنگین، کاهش ۳۰ درصدی بارندگیها، فرسودگی شبکه تولید و توزیع و ضعف دیپلماسی انرژی، این شکاف را عمیقتر کرده است.
بخش قابل توجهی از ناوگان حملونقل کشور فرسوده است: ۷۰ درصد موتورسیکلتها، ۴۰ درصد ناوگان باری و ۲۰ درصد ناوگان سواری استاندارد آلایندگی پایینی دارند. خودروهای نو نیز به دلیل کیفیت سوخت و ضعف معاینه فنی، پس از یک سال، کارایی زیستمحیطی خود را از دست میدهند.
راهکار؛ از مدیریت بحران تا اصلاح ساختار
کارشناسان معتقدند که بدون سرمایهگذاری جدی در زیرساختهای انرژی و حملونقل، این چرخه معیوب ادامه خواهد داشت. پیشنهادهای کلیدی شامل:
1. سرمایهگذاری ۱۰ میلیارد دلاری برای نوسازی شبکه تولید و توزیع برق و گاز.
2. توسعه ۶۰ هزار مگاوات انرژی تجدیدپذیر، بهویژه خورشیدی و بادی.
3. اصلاح تدریجی یارانههای انرژی و واقعیسازی قیمتها برای کاهش مصرف بیرویه.
4. بهبود و گسترش ناوگان حملونقل عمومی و جایگزینی خودروهای فرسوده.
5. دیپلماسی فعال انرژی برای جذب سرمایهگذاری خارجی و تثبیت جایگاه ایران در بازارهای منطقهای.
6. تعطیلات برنامهریزیشده به جای تعطیلیهای ناگهانی، برای کاهش ضربه به تولید و صادرات.
این گزارش حاکی است ناترازی انرژی و آلودگی هوا، دو بحران در هم تنیدهاند که هر دو، اقتصاد و جامعه ایران را در معرض تهدید جدی قرار دادهاند. هزینههای سنگین تعطیلات اجباری، کاهش تولید و صادرات، بیکاری، افت کیفیت آموزش و تشدید مهاجرت نخبگان، زنگ خطر آیندهای مبهم را به صدا درآورده است.
بدون برنامهای جامع و اجرای قاطعانه اصلاحات، این چرخه معیوب ادامه خواهد یافت و رسیدن به اهداف رشد اقتصادی، تنها روی کاغذ باقی میماند.
ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید.
کانال تلگرام دیوان اقتصاد صفحه اینستاگرام دیوان اقتصاد