فرآورده‌فروشی، سپر ارزی برای عبور از تحریم‌ها

فرآورده‌فروشی، سپر ارزی برای عبور از تحریم‌ها

تبدیل نفت خام به محصولات با ارزش افزوده، سپری برای ثبات ارزی و عبور از تحریم‌هاست و توقع این است همانطور که تولید نفت بالارفته تولید فراورده و صادرات آن نیز افزایش یابد.

به گزارش دیوان اقتصاد، سال‌ها خام‌فروشی نفت، اقتصاد ایران را به نوسانات بازار جهانی وابسته کرده بود؛ هر تغییر سیاسی در منطقه یا تصمیم اوپک‌پلاس می‌توانست بر بودجه کشور تأثیر بگذارد. اما اکنون سیاستی تازه در حال تثبیت است؛ سیاستی که نفت را نه انتهای زنجیره، بلکه آغاز یک زنجیره ارزش می‌بیند.

عبور از خام‌فروشی و تمرکز بر «تبدیل نفت به فرآورده» پروژه‌ای استراتژیک است که همزمان با تحریم‌های نفتی، ناترازی انرژی و نیاز به رشد پایدار اقتصادی، به یکی از محورهای اصلی توسعه ملی بدل شده است.

مطابق گزارش وزارت نفت، سهم فرآوری نفت خام در کشور از حدود ۴۸ درصد در سال ۱۳۹۴ به بیش از ۷۵ درصد در سال ۱۴۰۴ رسیده است. به‌این ترتیب ایران از صادرکننده خام به بازیگری در عرصه صادرات فرآورده بدل شده؛ تغییری که آثار مالی، صنعتی و حتی ژئوپلیتیکی دارد.

از لوله تا پالایشگاه؛ تغییر پارادایم ارزش

نفت خام، کالایی پرنوسان و سیاسی است؛ اما فرآورده‌های نفتی، همچون بنزین، گازوئیل، نفتا، سوخت هوایی و خوراک پتروشیمی، کالاهایی با تقاضای باثبات‌تر و انعطاف‌پذیری بالاترند.

در دیدگاه جدید وزارت نفت، محور سیاست انرژی ایران «جذب سرمایه به زنجیره پالایشگاهی» و «افزایش ظرفیت تبدیل» است. پروژه‌های عظیم نظیر پتروپالایشگاه شهید سلیمانی، پالایشگاه مهر خلیج‌فارس و طرح توسعه شازند، نشان‌دهنده حرکت کشور به سوی پالایشگاه‌های نسل جدید (Complex Refinery) است که قادرند نفت سنگین را به محصولات سبک و با ارزش افزوده بیشتر تبدیل کنند.

پالایشگاه‌ها؛ ستون پنجم اقتصاد مقاومتی

در ادبیات اقتصادی، پالایشگاه نه فقط واحد صنعتی بلکه «سپر ارزی» کشور در برابر تحریم است. صادرات نفت خام به دلیل قابل ردیابی بودن مبادی و خریداران محدود، بیشتر هدف فشارهای خارجی قرار می‌گیرد. اما صادرات فرآورده‌های متنوع –با صدها ردیف تعرفه و مسیرهای منطقه‌ای مختلف– امکان تحریم‌پذیری را به شدت کاهش می‌دهد.

طبق گفته مدیران شرکت ملی پالایش و پخش، زیرساخت صادرات فرآورده در بنادر جنوبی کشور طی سه سال گذشته ۴۰ درصد رشد کرده و ۱۰ پایانه جدید برای سوخت‌های سبک در حال بهره‌برداری است.

در این میان، الگوی همکاری میان پالایشگاه‌ها و پتروشیمی‌ها (Integration) باعث چرخش اقتصاد انرژی به سمت پایداری شده است؛ چرا که فرآورده خروجی پالایشگاه می‌تواند مستقیماً خوراک واحد پتروشیمی باشد، و محصول پتروشیمی نیز دوباره در زنجیره پالایش یا صادرات قرار گیرد. این هم‌افزایی یکی از اصول اقتصاد مقاومتی در بخش انرژی محسوب می‌شود.

الزامات قانونی و مسیر توسعه

برنامه هفتم توسعه کشور تصریح دارد که باید «ظرفیت پالایش و تبدیل نفت خام و میعانات گازی به فرآورده‌های با ارزش حداقل ۲۵ درصد افزایش یابد». همچنین مقرر شده صادرات نفت خام تا حد ممکن به‌صورت تهاتری و سرمایه‌گذاری مستقیم پالایشگاهی انجام شود.

سرمایه‌گذاری در این بخش به دو شکل دنبال می‌شود:

مدل پالایشگاه مردمی: واگذاری سهام پروژه‌های پالایشی به مردم و صندوق‌های بازنشستگی از مسیر بازار سرمایه، با هدف جذب سرمایه خرد.‌

مدل BOT و سرمایه‌گذاری خارجی: جذب سرمایه از کشورهای منطقه مثل چین و روسیه با بازپرداخت محصولی (Product‑based Return)، که اکنون در پروژه مکران و قشم اجرا شده است.

خوراک سنگین، خروجی سبک؛ فناوری در خدمت ارزش

یکی از موانع سنتی توسعه پالایشگاه‌ها، تفاوت کیفیت نفت خام داخلی با خوراک پالایشگاه‌ها بود. با ورود فناوری‌های نوین کراکینگ و هیدروکراکینگ، این مانع عملاً برطرف شده است. هم‌اکنون بیش از ۶۰ درصد نفت سنگین کشور قابل فرآورش کامل در پالایشگاه‌های داخلی است. کاربرد فناوری «کاتالیست هوشمند» که از دانش فنی شرکت‌های ایرانی استخراج شده، موجب افزایش راندمان ۱۵ درصدی تولید بنزین و کاهش ضایعات گوگرد در واحدهای جدید شده است.

افزایش عمق پالایش به معنای تبدیل حداکثری نفت خام به فرآورده نهایی است؛ درحالی‌که در گذشته حدود ۳۰ درصد خروجی پالایشگاه‌ها به نفت کوره با ارزش پایین اختصاص داشت، امروز با اجرای طرح‌های ارتقای کیفی، این رقم به کمتر از ۱۰ درصد رسیده است.

بازار منطقه‌ای و فرصت‌های ژئواقتصادی

بازار سوخت منطقه غرب آسیا در حال تغییر است. رشد جمعیت و توسعه زیرساختی در عراق، افغانستان، پاکستان و سوریه موجب شده تقاضای گازوئیل و بنزین در این کشورها سالانه بیش از پنج درصد رشد داشته باشد. این درست همان زمانی است که تولیدکنندگان بزرگ آسیایی همچون هند یا چین تمرکز خود را به بازارهای دورتر معطوف کرده‌اند.

ایران با موقعیت جغرافیایی ممتاز خود در این میان، می‌تواند هم صادرکننده مستقیم فرآورده و هم «هاب ترانزیتی» منطقه باشد. در همین راستا، طرح‌هایی نظیر «کریدور سوخت شرق» از بندر جاسک تا مرز میلک و خطوط صادراتی زمینی به عراق و کردستان سوریه در حال نهایی شدن است. بر اساس برآورد رسمی، درآمد حاصل از صادرات و ترانزیت فرآورده تا افق ۱۴۰۸ قادر است سالانه بیش از ۱۵ میلیارد دلار ارزآوری پایدار برای کشور فراهم کند.

تأثیر داخلی؛ از اشتغال تا تراز ارزی

توسعه پالایشگاه‌ها نه تنها در صادرات مؤثر است، بلکه بر بازار کار نیز اثرگذار بوده است. هر واحد پالایشگاهی ۱۰۰ هزار بشکه‌ای حدود ۴۰۰۰ شغل مستقیم و ۱۲ هزار شغل غیرمستقیم ایجاد می‌کند. بخش مهمی از این اشتغال در زنجیره خدمات مهندسی، لجستیک، انتقال و تعمیرات شکل می‌گیرد.

از نگاه کلان، افزایش ظرفیت پالایشی باعث کاهش خروج ارز برای واردات بنزین و دیزل می‌شود. مطابق داده‌های رسمی شرکت ملی پخش، ایران در سال ۱۳۹۷ حدود ۹ میلیون لیتر بنزین وارد می‌کرد؛ در حالی که در سال ۱۴۰۴ این رقم به صفر رسید و برخی مازاد تولید نیز در بازارهای هدف به فروش رفت. این تغییر جهت، سالانه حداقل سه میلیارد دلار صرفه‌جویی ارزی برای کشور ایجاد کرده است.

با وجود روند مطلوب، کارشناسان بر سه چالش مهم تأکید دارند:

ناتراز مالی: احداث هر پالایشگاه سنگین حداقل پنج میلیارد دلار هزینه دارد؛ اگر سازوکار تأمین مالی در بورس انرژی یا صندوق پروژه به‌موقع پیش نرود، طرح‌ها با تأخیر مواجه می‌شوند.‌

مدیریت مصرف داخلی: در صورت عدم اصلاح تدریجی قیمت سوخت، بخشی از صرفه صادراتی به قاچاق و مصرف بی‌رویه داخلی بازمی‌گردد.‌

توسعه متوازن: تمرکز صرف بر جنوب کشور، می‌تواند مناطق مرکزی و شمالی را از دسترسی به سوخت پالایشگاهی بی‌نصیب کند. ایجاد مینی‌ریفاینری‌های منطقه‌ای یکی از راهکارهای پیشنهادشده برای رفع این کاستی است.

آینده اقتصاد نفتی؛ از تولید خام تا زنجیره هوشمند

راهبرد جدید وزارت نفت بر پایه داده و فناوری نیز بنا شده است. سامانه‌های دیجیتال پایش لحظه‌ای تولید و توزیع سوخت، اکنون به‌صورت یکپارچه در تمام پالایشگاه‌های کشور فعال‌اند. داده‌های لحظه‌ای از خطوط لوله، میزان خوراک، بازدهی واحدها و حجم صادرات، در مرکز کنترل سوخت کشور تجمیع می‌شود.

این شبکه هوشمند، ضمن ردیابی قاچاق و اتلاف، توان محاسبه دقیق قیمت تمام‌شده هر لیتر فرآورده را فراهم می‌کند؛ داده‌ای که می‌تواند مبنای اصلاح تدریجی قیمت‌ها در سال‌های آینده باشد.

ایران در آغاز دهه‌ای تازه از سیاست انرژی قرار گرفته است؛ دهه‌ای که در آن خام‌فروشی دیگر محور بودجه نیست، بلکه «فرآورده‌فروشی هوشمند» جایگزین آن شده است. این تغییر نه فقط واکنشی به تحریم‌ها، بلکه انتخابی مبتنی بر منطق اقتصادی است؛ منطقی که ارزش افزوده، پایداری ارزی و امنیت انرژی را توأمان هدف قرار می‌دهد.

پایان خام‌فروشی، به معنای پایان اتکای یک‌بعدی اقتصاد به نفت خام است و آغاز دوران جدیدی از مدیریت زنجیره ارزش انرژی. با تحقق کامل طرح‌های در دست اجرا، نفت ایران دیگر نه در لوله‌ها، بلکه در فرآورده‌های متنوعی جریان خواهد داشت که نشانه‌ای از اقتصاد هوشمند و مقاوم در برابر نوسان است.




ما را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید.

کانال تلگرام دیوان اقتصاد صفحه اینستاگرام دیوان اقتصاد
.
.
.
.